نوسان سازها گروهی دیگر از شاخص های تجزیه و تحلیل فنی را نشان می دهند. آنها بیشتر به دلیل توانایی آنها در جلب توجه به تغییر احتمالی روند حتی قبل از شروع این تغییر در قیمت و حجم ، محبوب هستند. آنها باید در دوره های بازارهای جانبی بهترین کار را انجام دهند.
معرفی
نوسان سازها همراه با میانگین حرکت متداول ترین شاخص ها در تجزیه و تحلیل فنی هستند. آنها به شکل خطوطی که در زیر نمودار قیمت برای سهام خاص ترسیم شده اند ، می گیرند. نوسان سازها با توجه به این واقعیت که ارزش آنها در یک محدوده خاص نوسان می کند ، نام خود را گرفتند. ما می توانیم وضعیت فعلی بازار را با توجه به موقعیت شاخص در این محدوده تجزیه و تحلیل کنیم. یک نوسان ساز معمولی به روشی شبیه به منحنی سینوسی بین دو مقدار شدید آن حرکت می کند. طیف گسترده ای از نوسان ساز وجود دارد که بسیاری از آنها بسیار مشابه هستند. در اینجا ما متداول ترین انواع را ارائه خواهیم داد.
هدف و استفاده در تحلیل فنی
نوسان سازها در درجه اول به عنوان شاخص های پیشرو مورد استفاده قرار می گیرند - بنابراین هدف آنها اطلاع رسانی در مورد شروع احتمالی یک روند جدید یا وارونگی آن است. دو چیز برای تماشای اینجا مهم است - خواندن فعلی نوسان ساز و همچنین روند مقادیر نوسان ساز. مقدار فعلی نوسان ساز معمولاً قدرت فعلی روند را توصیف می کند. اگر مقادیر در حال افزایش باشند ، روند در حال افزایش است و قیمت ها سریعتر تغییر می کنند. برعکس ، اگر مقادیر نوسان ساز در حال کاهش باشد ، قیمت ها با سرعت کمتری تغییر می کنند و روند از دست می دهد ، این می تواند به معنای وارونگی آن در آینده نزدیک باشد.
علاوه بر این ، از نوسان سازها نیز برای تشخیص عدم تعادل در بازار استفاده می شود. به عنوان مثال ، اگر قیمت خیلی سریع در حال افزایش باشد ، نوسان ساز به سطحی می رسد که در آن بازار بیش از حد در نظر گرفته می شود. در این سطح قیمت در مقایسه با دوره های قبلی خیلی سریع در حال افزایش است. بسیار محتمل است که چنین افزایش شدید با تصحیح قیمت کوتاه مدت یا حداقل با از دست دادن حرکت در روند که باعث افزایش قیمت برای مدتی می شود ، دنبال شود. به همین ترتیب ، اگر نوسان ساز به سطح فراری برسد ، این بدان معنی است که قیمت خیلی سریع در حال سقوط است. این احتمال وجود دارد که کاهش برای مدتی کاهش یابد یا به طور کامل متوقف شود. در بعضی موارد می توان با وارونگی روند دنبال کرد.
سومین راه برای استفاده از نوسان سازها در تلاش برای یافتن واگرایی بین شاخص و قیمت بازار یا حجم است. به عنوان مثال ، اگر قیمت بازار به بالاترین سطح بالاتر از حد قبلی برسد ، در حالی که نوسان ساز MACD (تفاوت بین میانگین حرکت قیمت برای چندین دوره زمانی را ترسیم می کند) افزایش خود را در سطحی که پایین تر از سطح قبلی است ، متوقف می کند. واگرایی نزولی در بازار وجود دارد. این بدان معنی است که قیمت ها نسبت به دوره های قبلی کندتر می شوند و روند "بخار تمام می شود". چنین واگرایی معمولاً پیش از شروع روند نزولی است.
سیگنال های معاملاتی
یک نوسان ساز می تواند انواع مختلفی از سیگنال های تجاری را تولید کند. محبوب ترین نوع یک سیگنال تجاری هنگامی اتفاق می افتد که نوسان ساز وارد خارج از کشور یا منطقه بیش از حد شود. این محدوده پس از آن که خواندن نوسان ساز یک مقدار خاص را نقض می کند ، شروع می شود. این مقدار را می توان با توجه به شرایط فعلی بازار و نیازهای معامله گر اصلاح کرد.
به عنوان مثال ، هنگامی که شاخص قدرت نسبی (RSI) بالاتر از ارزش 70 عبور می کند ، این بدان معنی است که بازار بیش از حد مورد استفاده قرار می گیرد و بنابراین به معامله گر سیگنال می دهد تا موقعیت های طولانی خود را ببندد و در نهایت شروع به فروش کوتاه کند. برعکس ، هنگامی که RSI از زیر ارزش 30 عبور می کند ، این بدان معنی است که بازار بیش از حد است و دلالت بر این دارد که معامله گران باید موقعیت های کوتاه خود را پوشش داده و شروع به خرید کنند. با این حال ، اکثر معامله گران تنها پس از رسیدن RSI برای دومین بار پشت سر هم ، مواضع را در جهت خلاف روند فعلی باز می کنند. این مورد است ، زیرا نوسان سازها اغلب تمایل به تولید سیگنال های کاذب دارند. با این حال ، فرکانس آنها را می توان با اصلاح مقادیر بحرانی کاهش داد (به عنوان مثال با RSI ، ما پس از عبور از بالای 70 و زیر 30 سال تجارت نخواهیم کرد ، بلکه فقط پس از عبور RSI بالاتر از 80 یا زیر 20 تجارت می کنیم). با این وجود ، این میزان کل تمام سیگنال های تولید شده را کاهش می دهد ، همچنین این بدان معنی است که چنین سیستمی دیرتر از سیستم با استفاده از قوانین کمتر دقیق ، ما را در مورد یک روند معکوس آگاه می کند.
علاوه بر این ، الگوهای نمودار مانند دو بالا ، سر و شانه ها و سایرین نیز تمایل دارند در نمودار نوسان ساز ظاهر شوند ، بنابراین می توان از روش نمودار نیز استفاده کرد. تحلیلگران فنی اغلب داده های نوسان ساز را با استفاده از خطوط روند تجزیه و تحلیل می کنند.
یکی دیگر از سیگنال های بسیار محبوب برای باز کردن موقعیت زمانی اتفاق می افتد که نوسان ساز مقدار میانی خود را نقض می کند - در این حالت نوسان ساز به نیمی دیگر از مقیاس نوسان ساز عبور می کند. قانون این است که اگر خواندن نوسان ساز بالاتر از مقدار میانی باشد ، اما هنوز در منطقه Overbought نیست ، این بدان معنی است که روند صعودی باید ادامه یابد. از طرف دیگر ، اگر خواندن تحت ارزش میانی باشد ، اما هنوز در منطقه Oversold نیست ، این بدان معنی است که روند نزولی باید ادامه یابد و بنابراین قیمت باید بیشتر کاهش یابد.
به عنوان مثال ، MACD دارای مقدار میانی 0 است. در صورت کاهش از 1 ب ه-1 ، از مقدار میانی عبور می کند ، این بدان معنی است که افزایش قیمت برای مدتی با کاهش قیمت کوتاه مدت جایگزین می شود. به همین دلیل معامله گر موقعیت های کوتاه را آغاز می کند. برعکس ، اگر MACD بعداً ا ز-1 به مقدار 0/3 افزایش یابد ، دوباره از مقدار میانی عبور می کند ، و در نتیجه سیگنال خرید ایجاد می کند. با این حال ، هنگام استفاده از این سیگنال ، نباید مواضع را در برابر جهت اصلی (طولانی مدت) روند (مورفی) باز کنید.
راه دیگر برای استفاده از نوسان سازها ، جستجوی واگرایی در حال حاضر ذکر شده است. با این حال ، در این حالت ، نوسان ساز هیچ سیگنال های ورودی یا خروج روشنی را در اختیار ما قرار نمی دهد ، بنابراین سیگنال های معاملاتی دقیق باید از سایر شاخص ها (به عنوان مثال میانگین حرکت) یا از الگوهای نمودار گرفته شوند.
مزایا و معایب
نوسان سازها در دوره هایی قابل اعتماد هستند که روند مشخصی در بازار وجود ندارد ، یعنی قیمت ها در یک محدوده باریک بین سطح پشتیبانی خاص و مقاومت در حال حرکت هستند. در چنین محیطی نوسان سازها می توانند با رسیدن به سطح بیش از حد یا بیش از حد ، سیگنال های خرید و فروش کاملاً دقیقی را به دست آورند.
با این حال، مشکلات زمانی به وجود می آیند که بازار در جهت خاصی حرکت کند، حمایت (یا مقاومت) شکسته شود و روند جدیدی پدیدار شود. در آن زمان بیشتر نوسانگرها سیگنال های خرید یا فروش بیش از حد تولید می کنند. با این وجود، این سیگنالها توسط فعالان بازار نادیده گرفته میشوند و مقادیر نوسانگرها میتوانند برای مدت طولانی در این دورهها در مناطق شدید باقی بمانند. این پیشرفت می تواند برخی از معامله گران را غافلگیر کند و باعث زیان های جدی شود. به همین دلیل بهتر است در صورت شکست قیمت از حمایت یا مقاومت و بروز روند جدید، نوسانگرها را کاملا نادیده بگیرید. با این حال، بعدا - به خصوص زمانی که روند به پایان خود نزدیک می شود - نوسانگرها ارزش تماشای مجدد را دارند، زیرا آنها اطلاعات جالبی در مورد واگرایی های احتمالی در روند ارائه می دهند و بنابراین می توانند به ما کمک کنند تا با رسیدن به سطوح بیش خرید یا فروش بیش از حد به ما کمک کنند که معکوس آن را تشخیص دهیم. هر چه یک روند بالغ تر باشد، سیگنال های تولید شده توسط نوسانگرها قابل اطمینان تر است.
میانگین متحرک همگرایی/واگرایی (MACD)
MACD یکی از پرکاربردترین اندیکاتورهای دنبال کننده روند است. این ویژگی های میانگین متحرک را با ویژگی های یک نوسانگر ترکیب می کند. تفاوت بین چند میانگین متحرک نمایی را رسم می کند. متداول ترین دوره های مورد استفاده برای میانگین ها در MACD 9، 12 و 26 روزه است، اما شما می توانید دوره های خود را مشخص کنید. MACD از دو خط تشکیل شده است:
خط MACD = (میانگین متحرک نمایی 12 روزه قیمت ها) - (میانگین متحرک نمایی 26 روزه قیمت ها) خط سیگنال = میانگین متحرک نمایی 9 روزه مقادیر MACD
در نمودار، MACD را می توان به صورت این دو خط یا به عنوان هیستوگرام تفاوت بین این دو خط رسم کرد. خط MACD سریعتر است و با عبور از خط سیگنال سیگنالهای معاملاتی تولید میکند.
برخلاف بسیاری از نوسانگرهای دیگر، مقادیر MACD استاندارد نیستند، و به همین دلیل است که قانون واضحی در مورد اینکه MACD تا چه حد باید افزایش یابد تا بیش از حد خرید در نظر گرفته شود وجود ندارد. به همین دلیل است که ما باید مقادیر MACD فعلی را با مقادیر بدست آمده در گذشته مقایسه کنیم.
اخیراً، MACD اغلب به شکل هیستوگرام ترسیم شده است - اساساً یک نمودار میله ای که نه خط MACD و نه خط سیگنال را در خود دارد، بلکه فقط تفاوت بین این دو خط رسم می شود. در این نمودار، تشخیص واگرایی های احتمالی بین قیمت و MACD بسیار ساده تر است. علاوه بر این، هیستوگرام با عبور از بالای صفر سیگنال خرید و با عبور از زیر صفر سیگنال فروش تولید میکند، در حالی که این نواحی همان مکانهایی را نشان میدهند که دو خط (MACD و خط سیگنال) تلاقی میکنند، که تحلیل را بسیار آسانتر میکند.
شاخص قدرت نسبی (RSI)
RSI یک نوسانگر است که نرخ افزایش یا کاهش قیمت یک سهم را برای مدت زمان معینی اندازهگیری میکند و متعاقباً سیگنالهای خرید یا فروش را هنگامی که به سطح بیش خرید یا فروش بیش از حد میرسد تولید میکند. این توسط تحلیلگر مشهور ولز وایلدر طراحی شده است. فرمول محاسبه RSI به صورت زیر است:
معمولاً از دوره 14 روزه در محاسبات استفاده می شود. با این حال، هرچه دوره کوتاهتری را انتخاب کنیم، RSI نسبت به تغییرات قیمت حساستر میشود، که منجر به افزایش میزان سیگنالهای نادرست میشود. بنابراین، اگر بخواهیم RSI را محاسبه کنیم، باید نقاطی را که قیمت طی روزهای صعودی افزایش یافته است، جمع کنیم و سپس آن را بر تعداد روز (14) تقسیم کنیم.
مقادیر توصیه شده بیش از 70 برای خرید بیش از حد و کمتر از 30 برای فروش بیش از حد است. با این حال، برخی از معامله گران به ترتیب از مقادیر 80 و 20 استفاده می کنند. علاوه بر این، RSI نیز برای یافتن واگرایی ها استفاده می شود. در صورتی که RSI در جهت مخالف قیمت حرکت کند، تغییر روند در آینده نزدیک محتمل است. علاوه بر این، عبور از ارزش متوسط 50 گاهی اوقات یک سیگنال معاملاتی نیز در نظر گرفته می شود.
شاخص کانال کالا (CCI)
CCI در ابتدا در اواخر دهه 90 برای معاملات آتی کالا توسعه یافت. با این حال، امروزه به طور فزاینده ای در معاملات سهام یا ارز مورد استفاده قرار می گیرد. CCI به صورت زیر محاسبه می شود:
در بیشتر موارد از قیمت بسته شدن روز (یا در صورت استفاده از بازه زمانی پایین تر از قیمت فعلی بازار) برای محاسبه استفاده می شود. اما به عنوان مثال، در معاملات فارکس به اصطلاح "قیمت معمولی" (یعنی مجموع کم و زیاد روزانه تقسیم بر 3) استفاده می شود.
میانگین معمولاً برای دوره 14 روزه محاسبه می شود، در حالی که دوباره قانون این است که هر چه میانگین دوره کوتاه تری استفاده کند، حساس تر است و سیگنال های نادرست بیشتری تولید می کند. ثابت 0, 015 در فرمول گنجانده شده است تا مقادیر نهایی "از لحاظ نوری زیباتر" و خوانش آسان تر باشد. مقادیر نرمال CCI بین 100- تا 100 است.
استوکاستیک
این نوسان ساز براساس این فرض است که اگر قیمت بازار در حال افزایش باشد ، بسته شدن قیمت برای هر روز تمایل به نزدیکی مرز بالایی محدوده قیمت دارد. برعکس ، اگر قیمت ها در حال کاهش است ، قیمت های بسته شدن در نزدیکی مرز پایین تر از محدوده قیمت قرار دارند. به همین دلیل هدف از این شاخص ارزیابی قیمت فعلی در رابطه با دامنه قیمت چند روز گذشته است (معمولاً از محدوده قیمت 14 روزه استفاده می شود). Stochastics توسط دو خط تشکیل می شود:
٪ k خط = 100 *[(آخرین قیمت بسته شدن - کمترین پایین در 14 روز گذشته) / (بالاترین میزان در 14 روز گذشته - کمترین میزان در 14 روز گذشته) ٪ D خط = 3 روز متوسط حرکت ساده ٪مقادیر خط k
در صورت استفاده از یک بازه زمانی کوچکتر ، مقادیر 14 روز گذشته را با مقادیر 14 ساعت یا 14 دقیقه گذشته جایگزین می کنیم. نسخه Stochastics که در اینجا شرح داده شده است به عنوان Stochastics Fast گفته می شود. همچنین نسخه ای به نام Slow Stochastics وجود دارد که از همان خطوط استفاده می کند که با محاسبه میانگین های متحرک از مقادیر آنها صاف شده است ، به این معنی که آنها حساسیت کمتری دارند و در نتیجه سیگنال های کاذب کمتری ایجاد می کنند. با این حال ، شکل آنها بسیار شبیه به نسخه سریع است.
علاوه بر این ، نسخه ای از این نشانگر به نام Full Stochastics نیز وجود دارد. از 3 خط استفاده می کند. خط ٪ k (سریع) به همان روشی که در بالا توضیح داده شد برای STOCHASTICS FAST محاسبه می شود. پس از آن ما خط ٪ k (کامل) را محاسبه می کنیم ، که یک میانگین حرکت ساده از مقادیر خط k (سریع) برای یک دوره خاص است. سرانجام ، ما خط ٪ d (کامل) را اضافه می کنیم ، که یک میانگین حرکت ساده از مقادیر خط k (کامل) است.
تمام نسخه های Stochastics به همان روش کار می کنند. مقادیر stochastics بین 0 تا 100 متغیر است.
شاخص جهت متوسط (ADX)
ADX نوسان ساز است که توسط ولز وایلدر ساخته شده است که برای اندازه گیری قدرت یک روند استفاده می شود. محاسبه آن کاملاً پیچیده است. این مبتنی بر روابط بین تغییرات پایین قیمت و اوج در طول هر روز است. ADX از دو خط تشکیل شده است:
خط +di ، که نشان دهنده روند به سمت بالا و خ ط-DI است ، که نشان دهنده روند نزولی است. این شاخص به خودی خود اساساً به عنوان تفاوت بین مقادیر این دو خط محاسبه می شود.
ADX می تواند به مقادیر بین 0 تا 100 برسد.
اگر مقادیر ADX در حال افزایش باشد ، روند در حال افزایش است و برعکس ، اگر ADX در حال کاهش باشد ، روند از دست می دهد.
ADX ممکن است در مقایسه با قیمت بازار ، واگرایی را نشان دهد ، به عنوان مثالاگر قیمت به بالاترین سطح جدید برسد در حالی که ADX کاهش می یابد. با این حال ، چنین واگرایی یک سیگنال معاملاتی مستقیم را نشان نمی دهد - صرفاً بیان می کند که این روند تضعیف می شود.
با این وجود ، معاملات گاهی اوقات بر اساس ADX در جهت مخالف روند فعلی بازار آغاز می شود ، و یعنی وقتی خط +DI از خ ط-DI تقاطع می کند.
ADX در بین معامله گران بسیار محبوب است زیرا می تواند قدرت این روند را کاملاً قابل اعتماد تعیین کند - البته با کمی تاخیر زمانی. براساس این اطلاعات ، معامله گران قادر به انتخاب شاخص های خاص هستند که بیشترین شانس را برای ارائه سیگنال های تجاری موفق در محیط فعلی بازار دارند.
شاخص حرکت نسبی (RMI)
RMI یک نسخه تنظیم شده از شاخص استحکام نسبی (RSI) است که سعی در کاهش سرعت نوسان و در نتیجه محدودیت سیگنال های کاذب دارد. RMI به جای مقایسه قیمت بسته شدن فعلی با نزدیک روز گذشته در محاسبه خود ، قیمت بسته شدن فعلی را با قیمت بسته شدن از x روز قبل مقایسه می کند.
نوسان ساز نهایی
این شاخص توسط معامله گر مشهور لری ویلیامز تهیه شده است. براساس این فرضیه است که می توان با توجه به رابطه بین قیمت بسته شدن و به اصطلاح محدوده واقعی ، "فشار" در بازار را برای یک روز معین اندازه گیری کرد. دامنه واقعی دامنه قیمت را که در آن سهام در طول روز معامله می شد ، نشان می دهد. محاسبه نوسان ساز نهایی به شرح زیر است:
ابتدا فشار خرید و دامنه واقعی را محاسبه می کنیم: فشار خرید = قیمت بسته شدن - (مقدار نزدیک و نزدیک امروز امروز) محدوده واقعی = (بالاتر از نزدیک و قبلی امروز) - (پایین تر امروز و پایین امروزبسته قبلی)
پس از آن ما میانگین 7 روز فشار خرید را بر روی محدوده واقعی محاسبه می کنیم: میانگین 7 روزه = (فشار خرید برای روز 1 + فشار خرید برای روز 2 +. + فشار خرید برای روز 7)/ (دامنه واقعی روز 1 +دامنه واقعی روز 2 +. + دامنه واقعی روز 7)
به طور مشابه ، ما میانگین ها را به مدت 14 و 28 روز محاسبه می کنیم. پس از آن ، ما آنها را برای محاسبه نوسان ساز در فرمول قرار می دهیم: ultimate Oscillator = 100 x [4 x 7-day به طور متوسط + میانگین 2 x 14 روزه + میانگین 28 روز] / [4 + 2 +1]
خوانش های نوسان ساز نهایی می تواند از 0 تا 100 باشد. در صورتی که ارزش بالاتر از 30 باشد ، بازار بیش از حد در نظر گرفته می شود. اگر ارزش بالاتر از 70 باشد ، بازار بیش از حد است.
ویلیامز ٪ r
این یکی دیگر از نوسان ساز است که توسط لری ویلیامز ساخته شده است که بسیار شبیه به Stochastics است. این رابطه بین نزدیک امروز و حداقل قیمت و حداکثر برای یک دوره معین از روزها را ضبط می کند. متداول ترین دوره 28 روز است ، اما خود ویلیامز فقط 10 روز استفاده می کند. باز هم ، قانون در اینجا این است که هرچه مدت زمانی کوتاه تر انتخاب کنیم ، نشانگر حساس تر می شود و سیگنال های بیشتری نیز به دست می آورد (از جمله سیگنال های کاذب). این شاخص مخصوصاً برای بازار سهام تهیه شده است. فرمول محاسبه آن:
مقادیر ٪ r می تواند ا ز-100 تا 0 باشد. مانند بسیاری از نوسانگرها ، ٪ R همچنین دارای مناطق تحت فشار (-80 امتیاز و پایین تر) و مناطق بیش از حد (-20 امتیاز و بالاتر) است.
ویلیامز خرید پس از آن را توصیه می کند:
و برعکس ، او فروش را توصیه می کند وقتی:
Trix یک نوسان ساز است که بر اساس میانگین متحرک سه گانه صاف و صاف است. هدف آن جدا کردن تغییرات مهم در قیمت ها از "نویز" تصادفی در قیمت ها است. با تشکر از این ، روند قیمت بسیار آشکارتر می شود. اگر Trix در حال افزایش باشد (در حالی که در مقادیر مثبت قرار دارد) ، حرکت افزایش قیمت در حال افزایش است و برعکس ، اگر در حال سقوط باشد ، قیمت ها کندتر می شوند یا حتی کاهش می یابد (اگر زیر 0 باشد).
شاخص پیاده روی تصادفی (RWI)
RWI به روشی شبیه به ADX ، یعنی برای ارزیابی قدرت یک روند استفاده می شود. این تلاش می کند تا تعیین کند که آیا روند آماری قابل توجهی در بازار وجود دارد یا اینکه قیمت به صورت تصادفی حرکت می کند (و بنابراین یک بازار جانبی وجود دارد).
شاخص پیاده روی تصادفی روند را به گونه ای ارزیابی می کند که دامنه قیمت روزانه را اندازه گیری می کند که در آن سهام برای مدت معینی معامله می شود و متعاقباً آنها را با مقادیری که در بازار وجود داشته باشد مقایسه می کند در صورتی که قیمت ها کاملاً تصادفی حرکت می کنند (به اصطلاح نامیده می شوند. پیاده روی تصادفی). هرچه دامنه قیمت گسترده تر باشد ، روند قوی تر است. RWI به شرح زیر محاسبه می شود:
ابتدا RWI را برای ماکسیما محاسبه می کنیم: RWIMAX = [(Day ‘High - (تعداد روزهای روز * روز))] / [(میانگین محدوده واقعی * تعداد روزها * ریشه مربع تعداد روزها)]]
به طور مشابه ، ما RWI را برای حداقل محاسبه می کنیم: rwimin = [(تعداد زیاد روز * روز - (پایین روز))]] / [(میانگین دامنه واقعی * تعداد روزها * ریشه مربع تعداد روزها)]]
میانگین محدوده واقعی یک شاخص مبتنی بر نوسانات است که توسط Welles Wilder ساخته شده است. این به عنوان میانگین حرکت نمایی 14 روزه از دامنه های واقعی روزانه محاسبه می شود ، که ما آن را محاسبه می کنیم:
با تشکر از دو خط RWI می تواند بین یک روند رو به بالا و رو به پایین متفاوت باشد.
توصیه می شود از RWI برای چندین دوره زمانی استفاده کنید. برای معاملات کوتاه مدت ، دوره بین 2 تا 7 روز توصیه می شود و برای معاملات بلند مدت دوره 8 تا 64 روز مناسب تر است. اگر RWI بلند مدت برای ماکسیما بیشتر از 1 باشد و RWI کوتاه مدت برای حداقل صلیب بالاتر از 1 ، سیگنال خرید را تشکیل می دهد. به طور مشابه ، اگر RWI بلند مدت برای حداقل کمتر از 1 باشد و RWI کوتاه مدت برای صلیب ماکسیما بالاتر از 1 باشد ، این به معنای سیگنال فروش است.
نقل قول ها 15 دقیقه برای Nasdaq و 20 دقیقه برای NYSE و AMEX به تأخیر انداخت. کپی رایت © 2007-2022 Finviz. com. کلیه حقوق محفوظ است.
تجربه Finviz خود را ارتقا دهید
به هزاران معامله گر که با ویژگی های حق بیمه ما تصمیمات آگاهانه تری می گیرند بپیوندید. نقل قول های زمان واقعی ، تجسم پیشرفته ، پشتی و موارد دیگر.< SPAN> توصیه می شود از RWI برای چندین دوره زمانی استفاده کنید. برای معاملات کوتاه مدت ، دوره بین 2 تا 7 روز توصیه می شود و برای معاملات بلند مدت دوره 8 تا 64 روز مناسب تر است. اگر RWI بلند مدت برای ماکسیما بیشتر از 1 باشد و RWI کوتاه مدت برای حداقل صلیب بالاتر از 1 ، سیگنال خرید را تشکیل می دهد. به طور مشابه ، اگر RWI بلند مدت برای حداقل کمتر از 1 باشد و RWI کوتاه مدت برای صلیب ماکسیما بالاتر از 1 باشد ، این به معنای سیگنال فروش است.