نمایش فرمول: ? فرمول ریاضی به عنوان ریاضی کد گذاری شده است و در این نسخه متنی با استفاده از ریاضی به منظور بهبود صفحه نمایش خود را نمایش داده شود. علامت کادر را بردارید تا ماتجکس خاموش شود. این ویژگی نیاز به جاوا اسکریپت دارد. برای بزرگنمایی روی یک فرمول کلیک کنید.
در این مقاله ما یک مدل جدید در پاسخ نرخ ارز به سطح نرخ بهره بالاتر پایدار استخراج. مدل های معاصر یک توضیح قانع کننده برای این رابطه را فراهم نمی کند, اما تحقیقات اخیر نشان می دهد که مدل های مبتنی بر اثرات تقاضا کشش به تا حدودی به افزایش هزینه های بودجه کوچک محدود. این امر باعث می شود اثرات فشار هزینه زمانی بیشتر شود که دیفرانسیل نرخ بهره بزرگتر و ماندگارتر باشد. مدل جدید حساب برای اثرات هزینه فشار و نشان می دهد که یک کشور بالاتر مداوم می تواند پاسخ های متعدد بیرون کشیدن, از جمله استهلاک ارز, تخصص, تورم, و رانش دستمزد. این مدل نشان می دهد که بیش از حد طولانی مدت می تواند یک تعامل مزمن بین تورم و استهلاک ارز ایجاد کند. داده های تجربی قابلیت پیش بینی مدل جدید را اثبات می کند. ما همچنین نشان می دهیم که چگونه اصل برابری نرخ بهره کشف نشده یک مورد خاص است که می تواند ناهنجاری های تحقیق تجربی خود را توضیح دهد و هنگامی که تجارت حمل یک استراتژی سرمایه گذاری سودمند است.
1. مقدمه
مشکل نه در توسعه ایده های جدید بلکه در فرار از ایده های قدیمی نهفته است.
جان مینارد کینز
پاسخ نرخ ارز به تغییر نرخ بهره یک کانال انتقال مهم برای سیاست های پولی است و نرخ ارز احتمالا مهمترین قیمت در هر اقتصادی است زیرا بر سایر قیمت ها تاثیر می گذارد. نرخ ارز تحت تاثیر عوامل بسیاری از جمله نرخ بهره کوتاه مدت است که موضوع این مقاله است. اما اکنون به طور گسترده ای پذیرفته شده است که مدل های معاصر توضیح قانع کننده ای برای این رابطه ندارند. 1
نظریه اقتصادی معاصر فرض می کند که افزایش نرخ بهره باعث کاهش رشد تقاضای کل در اقتصاد می شود که منجر به کاهش تورم می شود. این فرض بر اساس اثرات کشش تقاضا است که همچنین نشان می دهد افزایش نرخ بهره باعث کاهش هزینه های مصرف کننده و سرمایه گذاری می شود زیرا هزینه وام افزایش می یابد و پس انداز به گزینه جذاب تری تبدیل می شود. افزایش پس انداز باعث کاهش عرضه پول در گردش و محدود کردن تورم و افزایش ارزش ارز می شود. قدردانی از ارز لطمه می زند بخش صادرات و برطرف فشارهای بالقوه دستمزد از تقاضای نیروی کار کاهش می یابد به عنوان یک نتیجه از کاهش رقابت برای کالاها و خدمات قابل معامله محلی.
یک مکتب فکری متفاوت مبتنی بر اثرات فشار هزینه است که نشان می دهد افزایش نرخ بهره در سطح بالاتر قیمت منعکس خواهد شد. اما با وجود هزینه های بودجه بالاتر در ارتباط با نرخ بهره بالاتر, توضیح پیشرو در ادبیات اقتصادی است که سیاست های پولی اثرات تقاضای کشش واقعی به دلیل شرکت متحمل هزینه در هنگام تغییر قیمت. در اقتصاد هزینه منو هزینه ای است که برای یک شرکت در هنگام تغییر قیمت ها ایجاد می شود. استدلال می شود که اگر تغییرات کوچک در عوامل هزینه مانند هزینه های بودجه وجود دارد, یک شرکت ممکن است ترجیح می دهند به وجود داشته باشد در عدم تعادل کمی به جای متحمل هزینه منو. با استدلال فوق اثرات هزینه فشار بیشتر کنار خار شده اند. با این حال, اریک اندرسون, جیموویچ, و سیمستر ( 2015 ) شواهدی وجود دارد که کانال هزینه منو عمل تنها زمانی که افزایش هزینه در قدر کوچک هستند فراهم کرده اند. اگر چنین است, اگر افزایش هزینه بودجه است "کوچک در قدر"? یک دیفرانسیل نرخ بهره پایدار (اتاق بازرگانی ایران) ترجمه را به اثرات هزینه فشار بودجه, و اگر چنین است, چگونه?
پارادوکس گیبسون, یک مفهوم دوستیابی به 1923, اشاره به مشاهده که نرخ بهره واقعی و تغییرات در سطح قیمت به طور کلی مثبت در زمان همبستگی. این اصطلاح اولین بار توسط جان مینارد کینز استفاده شد. شیلر و سیگل ( 1977 ) چنین همبستگی مثبتی را با استفاده از داده های انگلیس در طول 25 سال تایید کردند. فریدمن و شوارتز ( 1982 ) دوره های طولانی چنین همبستگی مثبتی را یافتند اما توضیحات احتمالی مختلفی را بیان کردند (ص 631). بارت و رامی ( 2001 ) استدلال کرد که کانال هزینه فشار مکانیسم انتقال سیاست های پولی اولیه برای برخی از صنایع بود, اما قدرت خود را به طول زمان متفاوت بود. الن و گیل (2000 , 2004 ) همچنین نتیجه گرفتند که اثر کانال فشار هزینه در طول زمان متفاوت است. تیلمن (2009 , 2009ب) توضیح داد که چگونه وابستگی شرکت ها به وام گرفتن سرمایه در گردش باعث می شود نرخ بهره بالاتر به هزینه بالاتر سرمایه در گردش و افزایش تورم تبدیل شود. او همچنین فرض کرد که حتی اگر هیچ سرمایه در گردش از بانک ها قرض گرفته شده بود, شرکت ' هزینه فرصت از وجوه خود را با نرخ بهره بازار افزایش; از این رو, در این راه, نرخ بهره بالاتر را تحت تاثیر قرار سطح قیمت. تیلمن (2008) بیشتر استدلال کرد که اثرات فشار هزینه می تواند پویایی تورم را در مدل های چسبندگی قیمت و دستمزد پیش رو برای ایالات متحده و انگلیس و منطقه یورو توضیح دهد. راونا و والش ( 2006 ) نشان دادند که یک شوک هزینه-فشار به طور درون زا زمانی ایجاد می شود که یک کانال فشار هزینه برای سیاست پولی به مدل جدید کینزی وارد شود. چودوری, هافمن و شابرت (2006) کانال فشار هزینه برای پویایی تورم برای کشورهای گروه 7 را بررسی کردند و اثرات قابل توجه اما متفاوتی را برای اکثر کشورها نشان دادند. با شبیهسازی پاسخ تورم معکوس نشان داده شد اگر کانال فشار هزینه نسبت به کانال تقاضا به اندازه کافی قوی باشد. ددولا و لیپی (2005) در مطالعه پنج کشور سازمان همکاری و توسعه و 21 بخش تولیدی نشان دادند که تصمیمات سیاست پولی هم بر کانال فشار هزینه و هم بر کانال تقاضا تاثیر می گذارد. و ویلانی ( 2005 ) کانال فشار هزینه را در منطقه یورو غالب دانستند در حالی که رابانال ( 2007 ) استدلال کرد که کانال تقاضا بر اقتصاد ایالات متحده تسلط دارد.
باید مدل های نرخ ارز در نظر گرفتن اثرات هزینه فشار هزینه های بودجه بالاتر? و, ناهنجاری های تجربی مشاهده, با توجه به قدر های مختلف افزایش هزینه, و پاسخ واقعی نوسان بین اثرات تقاضا کشش و هزینه فشار, و یا ترکیبی از هر دو? که در 2018, بازارهای نوظهور در سراسر جهان, از افریقای جنوبی به اندونزی, تجربه کاهش ارز و خروج سرمایه گذاری خارجی. محرک برای سقوط ارز در ارژانتین, بوقلمون, افریقای جنوبی, و اندونزی همه متفاوت بوده است اما با همان نتیجه – از دست دادن اعتماد به نفس, خروج وجوه, و کاهش ارزش ارز. ارژانتین که پس از یک بحران در اوایل سال جاری تثبیت شده بود در ماه اوت به حالت اضطراری بازگشت و نرخ بهره را به 60 درصد افزایش داد. واحد پول این کشور یعنی پزو در سال 2018 50 درصد و در سال 2019 37 درصد در برابر دلار کاهش یافت. با توجه به بالا در نظر گرفتن, یک سوال بسیار مهم در یک داستان خبری اخیر وزارت امور خارجه خواسته شد: 2 چرا همه این کشورهای مختلف هستند – در قاره های مختلف, با شرایط مختلف اقتصادی و رهبری – مبتلا به همان نشانه?
ما می توانیم این سوال را گسترش دهیم و بپرسیم که چرا این چیز جدیدی نیست حتی زمانی که اقتصادهای سخت گیرانه از شیوه های سیاست پولی محتاطانه مبتنی بر نظریه های معاصر و مدل های اقتصادی پیروی می کنند. ممکن است که نظریه و شیوه های سیاست پولی مشتق شده به نحوی بخشی از مشکل? طی نیم قرن گذشته جهان شاهد 796 قسمت بوده است که یک پول ملی در یک سال تقویمی بیش از 20 درصد کاهش یافته است و 235 قسمت که استهلاک بیش از 50 درصد بوده است. سقوط ارز منجر به ایجاد بحران اقتصادی, اختلالاتی می شود که به رشد اقتصادی بلند مدت صدمه می زند, حتی نارضایتی سیاسی, رنج انسان, و تراژدی. در دو دهه گذشته اقتصادهای به اصطلاح پیشرفته تنها شش حادثه داشتند که شوک بیش از 20 درصد بود و یک حادثه که شوک بیش از 30 درصد بود (49 درصد در ایسلند در سال 2008). علاوه بر این, ما می بینیم که یک دیفرانسیل نرخ بهره بزرگ (انقلاب اسلامی) یک پیش ماده مشترک برای قسمت استهلاک است. مثلا, در طول سه دهه گذشته, در سال منجر به یک شوک ارز بیش از 20%, در میان اقتصادهای پیشرفته, متوسط ریال 3 بود 11.5%, با میانگین 6.6%.
در این مقاله ما مدل می کنیم که چگونه نرخ ارز ممکن است به یک نرخ پایدار پاسخ دهد. ما از یک مدل ساده دو کشوری استفاده می کنیم که هر کشور ارز خاص خود را دارد. نرخ بهره مربوطه توسط مقامات پولی اداره می شود. کشور محلی یک اقتصاد باز کوچک است, به اندازه کافی کوچک در مقایسه با یک کشور بزرگ خارجی که این کشور خارجی را تحت تاثیر قرار نمی. تابع تولید دارای یک محدودیت نقدی در پیش (سازمان سیا), از ما فرض کنیم که خروجی تولید باید تامین مالی شود قبل از محصول فروخته شده است. فرض بر این است که شرکت ها سود را به حداکثر می رسانند. ما فرض می کنیم که بازارهای کار در دراز مدت به هم پیوسته اند و فرض می کنیم که قیمت ها و عوامل تولید توسط شکاف های بین المللی قیمت محدود می شوند. چرا که این مدل فرض اصول اقتصادی است که به صورت تجربی نشان داده شده است برای برگزاری بهتر در دراز مدت از کوتاه مدت, مدل باید در نظر گرفته شود نشانه ای برای اثرات دراز مدت گسترده تر ماندگار, اما نه برای کوتاه مدت پیش بینی.
این هزینه های بالاتر احتمالا به قیمت گذاری منتقل می شود مگر اینکه افزایش هزینه ها به اندازه کافی کوچک باشد که بتواند جذب شود. دیگر یک سطح نرخ بهره بالاتر طول می کشد, بیشتر به خطوط پایین شرکت می خورد, فرسایش حاشیه سود و افزایش نیازهای بودجه خود را. چنین افزایشی در حجم استقراض منبع ایجاد پول از طریق وام های بانکی جدید است. 4 همه چیز برابر بودن, افزایش عرضه پول می تواند تورم را وادار.
افزایش قیمت صادرات ناشی از افزایش هزینه های بودجه باعث می شود که اقتصادهای بالا رقابتی کمتری داشته باشند. اختلال در رقابت می تواند صادرات را کاهش دهد و به نرخ ارز لطمه بزند و باعث کاهش ارزش ارز شود. استهلاک به تدریج می تواند بازگرداندن رقابت قیمت صادرات, اما اگر یک ساختار هزینه بودجه نسبتا نامطلوب باقی می ماند, استهلاک فقط یک تعمیر موقت است. در چنین حالتی استهلاک ارز و سطح بالاتر قیمت باعث کاهش قدرت خرید و دستمزد واقعی می شود و به طور بالقوه باعث رانش دستمزد می شود. مدل نشان می دهد پاسخ چند کانال به یک کشور مداوم گسترده تر, از جمله استهلاک ارز, تخصص اقتصادی, افزایش سطح قیمت, و فرسایش سطح دستمزد.
ما ادعا نمی کنیم که این مدل قادر به توضیح کامل پاسخ پیچیده اقتصاد به سطح نرخ بهره است. مدل جدید نشان می دهد که چگونه می توان برابری نرخ بهره کشف نشده را به عنوان یک مورد خاص معتبر در شرایط خاص مشاهده کرد. این مدل با مقایسه داده های تجربی برای نه کشور اثبات شده است.
باقیمانده این مقاله به دو بخش اصلی سازماندهی شده است. در بخش اول, ما پخش کردن استدلال برای مدل جدید, بررسی ادبیات مربوطه, و استخراج مدل. در قسمت دوم مدل جدید را تفسیر کرده و پیش بینی های مدل را با داده های تجربی مقایسه می کنیم.