فیلم / مردان ایکس

X-Men اولین فیلم از سری فیلم های X-Men به کارگردانی برایان سینگر است که بر اساس مجموعه کتاب های مصور مشهور به همین نام ساخته شده است. در سال 2000 منتشر شد.

ماجرا با پسری با چنگال و دختر نوجوان فراری شروع می شود که به طور تصادفی با بوسیدن دوست پسرش به کما می رود. او ماری نام دارد، اما خود را سرکش می‌خواند و با مرد پنجه‌دار ("لوگان") با اتوسوت می‌رود تا اینکه مورد حمله یک مرد بزرگ قرار می‌گیرد که او نیز پنجه‌هایی دارد، فقط پنجه‌های کمتر سرد، و سپس توسط مردی که چنگال به تن دارد نجات می‌یابد. چشم انداز عجیب و غریب و زنی که طوفان برفی را هدایت می کند.

امخوب، بنابراین، کتاب های مصور گاهی اوقات می توانند کمی مسخره باشند.

لوگان در تیمارستان یک مدرسه از خواب بیدار می شود. برخلاف اکثر مدارس، این مدرسه به جهش‌یافته‌ها آموزش می‌دهد - افرادی مانند لوگان که قدرت‌های غیرعادی دارند. این مدرسه همچنین تیم ابرقهرمانان خود را دارد: مردان ایکس. پروفسور خاویر، روانی کچل و صندلی چرخدار، مدرسه و مردان ایکس را اداره می کند و به لوگان و ماری پیشنهاد می دهد که با آنها بمانند.

پس از معرفی این شخصیت‌های اصلی، فیلم شروع به کار روی طرح داستان می‌کند: مگنیتو (رئیس آدم بد پنجه‌دار) ماشینی اختراع کرده است که انسان‌ها را به جهش‌یافته تبدیل می‌کند (با عارضه جانبی ناگوار کشتن آنها در مدت کوتاهی). او این دستگاه را در مشعل مجسمه آزادی نصب می کند تا از آن در یک کنفرانس بزرگ سازمان ملل استفاده کند. متأسفانه، استفاده از این دستگاه باعث مرگ او می‌شود، بنابراین او ماری (معروف به Rogue) را می‌دزدد تا او را مجبور کند که قدرت‌هایش را جذب کند و دستگاه را برای او اجرا کند. ولورین تلاش نجات را رهبری می کند.

واقعیت جالب: دیوید هایتر فیلمنامه اصلی را نوشت و جاس ویدون یک بازنویسی نامشخص و تقریباً کاملاً بدون استفاده انجام داد.

پیش نمایش: تریلر

X-Men شامل نمونه هایی از موارد زیر است:

• دایم شماره 1: تگ های سگ ولورین. آنها در مورد تنها پیوندی هستند که او باید به گذشته او ادامه دهد (و حتی در این صورت آنها هیچ اطلاعات مفید واقعی ندارند، با توجه به اینکه نام مستعار او را به جای نام واقعی او یدک می کشند) و وقتی Sabretooth آنها را به عنوان یک جایزه می گیرد، او می سازد. نقطه بازیابی آنها در اوج. دادن آنها به Rogue در پایان فیلم به عنوان اطمینان از بازگشت او به حساب می آید.
• 20 دقیقه به آینده: داستان فیلم در "آینده ای نه چندان دور" می گذرد. مرکز تجارت جهانی هنوز پابرجاست، که به نظر می‌رسد «آینده» را در اوایل سال 2001 می‌سازد. با این حال، بازاریابی ویروسی برای مردان ایکس: روزهای گذشته آینده به صراحت بیان می‌کند که این فیلم در سال 2005 اتفاق می‌افتد، که آن را به یک تاریخچه جایگزین تبدیل می‌کند.
• تیغه تیز و تیز: مثل همیشه پنجه های ولورین تقریباً هر چیزی را بریده می کنند ، و عرفیک با استفاده از قدرت شکل دهی خود در تلاش برای کشتن سیکلوپ ها در حالی که به عنوان ولورین پنهان شده است ، پنجه هایی را ایجاد می کند. آنها هرچند اصلی را نگه نمی دارند.
• فیلم اکشن ، صحنه درام آرام: ما ولورین داریم که با Rogue در قطار صحبت می کند تا او را متقاعد کند که می تواند مکانی را در مدرسه خاویر پیدا کند.
• تمایلات بازیگر:
  • وزغ یک لوله را به صورت تهدیدآمیز می چرخاند ، اشاره ای به نحوه بازی بازیگر او ری پارک در دارت مول.
  • ممکن است یا ممکن است عمدی نباشد ، اما ویلچر پروفسور خاویر مطمئناً شبیه صندلی فرمان کاپیتان پیکارد روی شرکت است.
  • Wolverine در کمیک ها و کارتون ها یک مرد کوتاه ، بیش از عضله و حیوانات با مقادیر فراوان از موهای بدن بود. هیو جکمن در مقایسه کاملاً بلند و خوش تیپ است و موفقیت تصویرگری وی به طنز و رسانه های دیگر فیلتر شده است.
  • پیش از این وزغ یک ضربه گیر تغییر شکل یافته بود ، ری پارک به رنگ سبز مایل به سبز و لاستیکی داده می شد اما در غیر این صورت می توانست بدون تلاش زیاد به نظر برسد.
  • در یک مثال جزئی ، مگنتو به طور معمول به عنوان یک مرد برجسته با بدنه سازنده بدن به تصویر کشیده شده و توسط بیشتر پایگاه ها یک روباه نقره ای در نظر گرفته می شود. ایان مک کلان بسیار قدیمی تر به نظر می رسد و قاب جزئی تری دارد.
  • عرفان در کمیک ها بیشتر یک دختر هیولا زیبا است. این فیلم با مقیاس و چشمان زرد ظاهری کمی بیگانه تر به او می بخشد.
  • ظاهراً قلعه جزیره مگنتو نسخه فیلم های Genosha ، یک کشور جزیره ای در جهان مارول است که در چندین داستان X-Men نقش اساسی دارد. این در واقع در این فیلم ذکر نشده است ، و بیشتر بینندگان را به این نتیجه می رساند که این فقط یک جزیره بی نام است.
  • به سختی با وزغ و عرفان اجتناب کرد. برایان سینگر در تفسیر خود به طور خاص خاطرنشان می کند که او به یاد آورد که باید آنها را نامگذاری کند ، مبادا آنها فقط "مینیون های بی نام مگنتو" باشند.
  • ابرقدرت Rogue به او اجازه نمی دهد تا افرادی را که به آنها اهمیت می دهد لمس کند.
  • پنجه های ولورین هر بار که پوست او را سوراخ می کنند صدمه دیده است.
  • سیکلوپ ها همیشه باید چشمان خود را با لنز کوارتز یاقوت بپوشانند ، در غیر این صورت ممکن است به طور تصادفی کسی را بکشد.
  • جهش های تولید شده توسط دستگاه مگنتو کشنده است.
  • هنگامی که لوگان برای اولین بار Cerebro را می بیند ، مشاهده حیرت او این است: "این مطمئناً یک اتاق بزرگ و گرد است."
  • مشاهدات بسیار بد استورم: "آیا می دانید با برخورد صاعقه برای وزغ چه اتفاقی می افتد؟ همان چیزی که برای هر چیز دیگری اتفاق می افتد."این قرار بود نتیجه ای برای Running Gag باشد که در آن وزغ دائماً درباره کارهایی که یک وزغ می تواند انجام دهد لاف می زند. بنا به دلایلی، آن را به عنوان یک پانچ لاین یتیم رها کردند.
  • استن لی به عنوان فروشنده هات داگ.
  • دیوید هایتر، یکی از فیلمنامه نویسان، یک نگهبان امنیتی است که Sabretooth به مجسمه آزادی حمله می کند.
  • Sabretooth از مجسمه آزادی سقوط کرد، اگرچه ممکن است زنده بماند یا نه.
  • وزغ برق گرفت و سپس به اقیانوس افتاد.
  • زمانی که مگنیتو پس از برداشتن اسلحه‌های پلیس از دستشان و نشان دادن آن‌ها به سمت سر صاحبانشان، همه را به یکباره خار می‌کند، توسط مگنیتو به شدت گرفته شد.
  • ساقی با تفنگ ساچمه ای به سر ولورین در ابتدای فیلم نیز مهم است.
  • Pyro با نام مستعار جان سعی می کند با ایجاد یک توپ کوچک آتش در طول سخنرانی اورورو روگ را تحت تأثیر قرار دهد. او بعداً تبدیل به یک شخصیت ثانویه مهم در X2: X-Men United و X-Men: The Last Stand شد.
  • کلوسوس را می توان برای مدت کوتاهی در نزدیکی زمین بسکتبال نشسته دید. او در دو فیلم بعدی زمان بیشتری برای نمایش و چند خط دریافت می کند.
  • وقتی ولورین با خاویر ملاقات می کند، کیتی پراید/گربه سایه با عبور از در اتاق را ترک می کند. اگرچه در این مورد او تا زمانی که X-Men: Evolution محبوبیت او را در میان طرفداران معمولی افزایش داد، به عنوان یک شخصیت اصلی در نظر گرفته نشد.
  • طوفان اشاره ای به لهجه آفریقایی دارد. در تمام فیلم های دیگر با بازی هالی بری، او با لهجه طبیعی خود صحبت می کند.
  • ژان نسبتاً ساده و موشی به تصویر کشیده می‌شود، اما در ادامه به تدریج زیباتر می‌شود، با مدل‌های مو و لباس‌های جذاب‌تر به عنوان بخشی از تغییر آدرنالین.
  • هنگامی که مردان ایکس وارد موزه جزیره آزادی می شوند، میستیک خود را به شکل مجسمه در می آورد تا پنهان شود. این تنها بار در فیلم‌هاست که او از قدرت خود استفاده می‌کند تا خود را به عنوان یک جسم بی‌جان درآورد. بقیه فیلم‌ها نشان می‌دهند که او فقط می‌تواند خود را به‌عنوان یک فرد دیگر پنهان کند.
  • گذشته از این مفهوم که او و مگنیتو صمیمی هستند، Mystique به عنوان مهمتر از Toad یا Sabretooth در اخوان معرفی نمی شود. خرابکاری او در سربرو، که تقریباً خاویر را می کشد، نیز بی وجدان انجام می شود. با شروع فیلم دوم، او به عنوان اژدها برای مگنیتو و خواهر خوانده خاویر شناخته می شود، جزئیاتی که بخش عمده ای از شخصیت او را در سه گانه پیش درآمد تشکیل می دهند.
  • ماهیچه های لوگان برای این فیلم نسبتاً غیر قابل توجه است. هیو جکمن برای تمام بازخوانی های بعدی این شخصیت، هیکلی به طرز مضحکی تراشی می کرد.

  سیکلوپ: یک لحظه صبر کنید! شما گفتید که این دستگاه قدرت خود را از مگنیتو می گیرد و او را ضعیف کرده است.[Wolverine در مسیر خود توقف می کند.] خاویر: بله، در واقع نزدیک بود او را بکشد. ولورین: او قرار است قدرت خود را به Rogue منتقل کند و از او برای نیرو دادن به دستگاه استفاده کند.

  • این وارونگی نیز با اخطاری که حریف لوگان دریافت می‌کند برای ضربه زدن به او در توپ‌ها، پیشنهاد می‌شود زیرا "او آن را شخصی خواهد گرفت". او ممکن است به سرعت از جراحاتش بهبود پیدا کند، اما این بدان معنا نیست که در حین وقوع، به همان اندازه که برای غیر جهش‌یافته‌ها صدمه نمی‌زند.

  "در یک داستان مرتبط، جسد دستیار قدیمی سناتور کلی، هنری گیریچ، امروز پیدا شد. به نظر می رسد گزارش های اولیه پزشکی قانونی نشان می دهد که گیریچ توسط یک خرس مورد ضرب و شتم قرار گرفته است."

  ". تناقض در شخصیت مگنیتو این است که او قربانی بود و سپس تبدیل به متجاوز می شود. مثل این است که او آرام آرام تبدیل به این افرادی شده است که او را آزار می دهند و خانواده اش را درست جلوی چشمش به قتل رسانده اند. او تلخ شد. شما به اندازه کافی عصبانی می شوید و شروع می کنید. فراموش کردن."

  • ولورین هم همینطور. اسکات را یک دیک می خواند (زمانی که هیچ صحنه ای به این شکل نشان داده نمی شود) و این فیلم مدت ها قبل از اینکه کمیک ها در نهایت اسکات را به عنوان یک افراطی خوش نیت مانند مگنیتو به تصویر بکشند ساخته شد، اما خود لوگان در طول فیلم با اسکات مخالفت می کند، موتور سیکلت اسکات را می گیرد و خود را به سمت ژان تحریک می کند. او همچنین زمانی که خودش نام مستعار در قفس جنگی دارد، نام رمز همه را مورد سرزنش قرار می دهد.

  ولورین: هی، هی! منم. Cyclops: ثابت کن. ولورین: تو یه دیک هستی. سیکلوپ: (ضربه) باشه.(دستش را از روی گیرش پایین می آورد)

  ولورین: با من چی میخوای؟مگنیتو: تو؟پسر عزیزم هر کی چیزی در مورد خواستنت گفت؟(نگاهی به Rogue می اندازد، عبارات او و ولورین اوه، تلخ!)

  مگنیتو: هر چیزی که دنبالش هستی؟خاویر: من به دنبال امید هستم. مگنیتو: من برایت امید خواهم آورد، دوست قدیمی. و من در عوض فقط یک چیز می خواهم: سر راه من قرار نگیرید.

  • بستن کمربند ایمنی: سرکش در ابتدای فیلم به این شکل در کامیونی در حال سوختن گرفتار می شود. ولورین که لباسش را نپوشیده بود، به اندازه 20 فوت از شیشه جلو پرتاب می‌شود و تنها با استخوان‌های نشکن و شفابخشش از آسیب جدی یا مرگ نجات می‌یابد.
  • Just in Time: مردان ایکس موفق می شوند موج جهانی ویرانگر مگنتو را در گردنه زمان قبل از رسیدن به مخاطبان کنفرانس سازمان ملل متوقف کنند.
  • دگرگونی کارمیک: آنچه مگنتو برای سناتور کلی در نظر گرفته است (زیرا او یک متعصب ضد جهش یافته است) و برای افراد برجسته در جزیره الیس در دوران اوج.
  • جمع بندی کرک: مگنیتو به قهرمانان ما (که همه آنها را با فلز متصل کرده است) نقشه خود را می گوید. ولورین او را صدا می کند.
  • پس از اینکه روگ (که بخش زیادی از نیروی مگنتو را جذب کرده است) به عنوان باتری برای دستگاهی استفاده می شود که به افراد عادی نیرو می دهد، انرژی او تخلیه می شود و موهایش رگه های خاکستری می شود. در واقع، مگنیتو از او برای این کار استفاده کرد زیرا انتظار می رفت استفاده از آن کاربر را بکشد.
  • ولورین به روگ اجازه می دهد تا فاکتور شفابخش خود را جذب کند تا او را نجات دهد و به جای اینکه بهبودی او صرفاً متوقف شود، زخم های از قبل التیام یافته او بازگشتند.
  • وقتی ولورین لباس تیم را زیر سوال می برد، سیکلپس به طعنه می پرسد که آیا ترجیح می دهد لباس اسپندکس زرد بپوشد (کت و شلوار ولورین در کتاب های کمیک زرد با تزئینات آبی است).
  • صحنه‌ای که ولورین با اجازه دادن به او برای جذب فاکتور شفابخش جان روگ را نجات می‌دهد، اشاره‌ای به مردان ایکس شماره 173 غیرطبیعی است، جایی که همان اتفاق پس از مجروح شدن مرگبار روگ هنگام گرفتن یک انفجار برای ماریکو رخ داد.

  لوگان: افراد زیادی وجود ندارند که بفهمند شما در حال گذراندن چه چیزی هستید، اما من فکر می کنم این مرد خاویر یکی از آنهاست. به نظر می رسد که او واقعاً می خواهد به شما کمک کند، و این یک چیز نادر برای افرادی مانند ما است.

  مروج: هر کاری که انجام می دهید، او را به توپ نزنید. جنگنده: فکر کردم تو گفتی هرچی هست. مروج: هر چیزی پیش می‌رود، اما او آن را شخصی می‌داند.

  • هیو جکمن اولین باری که می‌گوید «طوفان» (درست قبل از «تو را چه می‌گویند؟ «چرخ‌ها»؟» به زبان استرالیایی می‌لغزد. و همچنین در کامیون، درست بعد از اینکه روگ به او می‌گوید که باید سگک بزند. و دوباره وقتی به ژان می‌گوید: «نمی‌توانستم صبر کنم تا دوباره پیراهنم را در بیاورم، می‌توانی؟»
  • آنا پاکوین بین یک لهجه عمومی آمریکایی با برخی تلفظ‌های جنوبی در آن تکان می‌خورد. در این برهه از زمان، او هنوز از گویش طبیعی نیوزیلندی خود دست برنداشته بود.
  • هالی بری سعی می کند اشاره ای به لهجه آفریقایی برای Storm داشته باشد. این لغزش به‌طور عطف به ماسبق می‌شود و X-Men: Apocalypse تأیید می‌کند که استورم اصالتاً آفریقایی است و لهجه‌اش پس از سال‌ها در آمریکا محو می‌شود. هالی بری آن را به طور کامل در زمان دنباله رها می کند.
  • عمدا با Magneto انجام شد. ایان مک‌کلن از ترکیبی از لهجه‌های انگلیسی و آمریکایی استفاده می‌کند تا احتمالاً نشان دهد که اریک به طور طبیعی آمریکایی نیست. او از آمدن به آمریکا در سال 1949 یاد می کند که توضیح می دهد که چرا لهجه او کمی مبهم است.
  • در پیش‌نویس اصلی فیلم، مگنیتو در واقع می‌خواست از ولورین به‌عنوان نوعی آنتن زنده برای تقویت قدرت‌هایش استفاده کند، ظاهراً به دلیل اسکلت آدامانتیوم‌اش.

  این جهش‌ها در دوران بلوغ ظاهر می‌شوند و اغلب توسط دوره‌های استرس عاطفی شدید ایجاد می‌شوند.»

  مگنیتو زمانی که قصد دارد با استفاده از یک وسیله خطرناک برای تبدیل رهبران جهان به جهش‌یافته‌ها با Rogue، که منبع آن خواهد بود اما قربانی نیز می‌شود، این کار را انجام می‌دهد.

  مگنیتو: چرا هیچ یک از شما نمی‌فهمید که من می‌خواهم چه کار کنم؟آن مردم آن پایین - آنها سرنوشت ما و هر جهش یافته دیگری را کنترل می کنند! خوب، به زودی سرنوشت ما به آنها خواهد رسید.

  مگنیتو: چرا هیچکدام از شما نمی‌دانید که من می‌خواهم چه کار کنم؟آن مردم آن پایین، سرنوشت ما و هر جهش یافته دیگری را کنترل می کنند! خوب، به زودی سرنوشت ما به آنها خواهد رسید.

  • هر کسی که Rogue مستقیماً آن را لمس کند، وقتی آنها را از نیروی زندگی خود تخلیه کند، اینها را دریافت می کند.
  • سناتور کلی آنها را قبل از مرگ دریافت می کند.

  مروج: هر کاری که انجام می دهید، او را به توپ نزنید. جنگنده: فکر کردم تو گفتی هرچی هست. مروج: هر چیزی پیش می‌رود، اما او آن را شخصی می‌داند.

  • افراطی خوش نیت:
    • تمایل سناتور کلی به معرفی قانون ثبت جهش‌یافته از ترس دیگران ناشی می‌شود، و با توجه به اینکه یکی از دستیاران او کشته شده و توسط Mystique جعل شده است، چنین ترسی کاملاً بی‌اساس نیست.
    • مغناطیس. نقشه او در واقع بسیار خیرخواهانه است و در نهایت به تقسیم بین Mutants و بقیه بشریت پایان می دهد، در حالی که فقط Rogue را قربانی می کند تا آن را عملی کند. طرح خوبیه فقط حیف که دستگاهش کار نمیکنه!
    • مگنیتو روگ را در دستگاه خود قرار می دهد و به خوبی می داند که او بر اثر تأثیرات آن خواهد مرد.
    • با توجه به اینکه Mystique در تلاش است تا ولورین را بکشد، او به همان اندازه که هر مردی با او بدرفتاری می کند با او مبارزه می کند.
    • وزغ از حمله به ژان گری و استورم ابایی ندارد.
    • Sabretooth می خواست درد استورم را به اندازه ای ایجاد کند که او فریاد بزند، اما او دو بار شکست خورد.

    مگنیتو: جنگ هنوز در راه است، چارلز، و من قصد داریم به هر وسیله ای که لازم باشد با آن مبارزه کنیم. پروفسور X: و من همیشه آنجا خواهم بود، دوست قدیمی.