دقیقاً چه معنی دارد وقتی که صاحبنظران می گویند طلا "فروشگاه ارزش" و "پرچین در برابر تورم" است؟در این مقاله ما در حال غرق شدن در این سؤالات هستیم و در مورد چگونگی عملکرد طلا با گذشت زمان ، نه تنها به دلار آمریکا بلکه در سایر ارزها اندازه گیری می شود. از این گذشته ، دومی مهم است ، زیرا 95 ٪ از جهان در معاملات روزانه خود از نوعی ارز غیر از دلار استفاده می کنند. برای دارندگان این ارزها ، ارزش پول آنها در رابطه با دلار آمریکا به اندازه قیمت طلا اهمیت دارد.
نوسانات ارزی
قیمت طلا نشان دهنده ارزش طلا است که در هر اونس به دلار آمریکا اندازه گیری می شود. یک خریدار با دلارهای خود برای دریافت بخشی از طلای فیزیکی ، سهام در ETF طلای یا سهام در سهام یک معدنکار طلایی. هنگامی که یک خریدار طلای دلار آمریکا ندارد ، ابتدا باید ارز خود را برای تبدیل به دلار ارائه دهد. به عنوان کانادایی ها ، ما می دانیم که دلار ما (تقریباً) همیشه ضعیف تر از Greenback است ، بنابراین انتظار داریم مبلغ بیشتری را برای یک اونس طلا نسبت به پسر عموهای آمریکایی خود بپردازیم.(1 دلار = 1. 40 دلار CAD ، نرخ ارز امروز)
برای هضم فلزات گرانبها ثبت نام کنید
در دو نمودار بعدی ، توجه کنید که چگونه نوسانات ارزهای مختلف در مقابل دلار در قیمت طلای آن در این ارزها منعکس می شود. در حالی که طلا نسبت به سال گذشته 33 درصد افزایش یافته است ، در پوند های Renminbi/ Yuan و UK (خطوط آبی سبز و تیره) ، نسبت به فرانک سوئیس و ین ژاپنی (خطوط بنفش و نارنجی) حتی بهتر عمل کرد؟از آنجا که قدرت در فرانک و ین ، در مقابل دلار در طول سال گذشته ، باعث شده قیمت طلا در این ارزها کاهش یابد. برعکس برای یوان و پوند اتفاق افتاد. برای یک سال گذشته هر دو در برابر دلار سقوط کرده اند و قیمت طلا را در این ارزها بالا می برند.
نمودار زیر این تعامل ارز و قیمت طلای غیر دلار را طی 20 سال گذشته گسترش می دهد. در اینجا ما طلا را در پوند انگلیس می بینیم ، که ضعیف ترین آن است ، یعنی دلار ، در میان ارزهای نمودار شده ، 699 ٪ بهترین دستاوردها را می بینیم. از سپتامبر 2003 ، باک تقریباً از 1. 00 دلار = GBP0. 49 به نرخ ارز 1. 00 دلار = GBP0. 81 نرخ ارز دو برابر شد. در مقابل ، طلا در فرانک سوئیس ، که در انتهای نمودار دیده می شود ، به دلیل قدرت نسبی آن در مقابل دلار ، تنها 294 ٪ به دست آورد.
در واقع فرانک به خوبی به عنوان یک ارز امن و امن عمل کرده است و در طی 20 سال گذشته به طور مداوم باک را ضرب و شتم می کند. در سپتامبر 2003 برای خرید یک فرانک سوئیس فقط 0. 73 دلار طول کشید ، در آگوست 2011 یک آمریکایی باید 1. 31 دلار در هر فرانک را بدست آورد و امروز یک فرانک سوئیس 1. 02 دلار قیمت دارد.
نگاهی به تغییر قیمت طلا به دلار کانادا بیندازید. سود 481 ٪ ما نسبتاً نزدیک به 510 ٪ دلار آمریکا است ، زیرا CAD و USD طی 20 سال گذشته نسبتاً نزدیک معامله شده اند. بیشتر اوقات دلار کانادا بین 75 تا 100 سنت تا گرین بک (به طور خلاصه به برابری در سال 2010) رسیده است. با این حال ، این روند در معرض خطر قرار دارد ، با 71 سنت فعلی دلار کانادا به دلار ، کمترین 16 سال از CAD 1. 00 دلار = 0. 73 دلار را آزمایش می کند.
علاوه بر مقایسه ارزش طلا در ارزهای مختلف ، می توانیم نحوه عملکرد طلا در مقابل هر ارز را بررسی کنیم.
فروشنده شمش طلای Voima می خواست بداند قیمت طلا از زمان پیدایش واحد پول رایج اتحادیه اروپا، یورو، چگونه بوده است. اولین مشاهده آنها در طول 20 سال بود، قیمت طلا به یورو 555٪ افزایش یافت (نسبتا نزدیک به 501٪ که در خط صورتی نمودار بالا مشاهده می شود) در 23 آوریل 2020 به 51000 یورو در هر کیلوگرم رسید. اولین بار در تاریخ
عدد قانعکنندهتر این است که ارزش یورو در برابر طلا چقدر کاهش یافته است.
Voima Gold در سال 1999 کشف کرد که برای خرید 0. 13 گرم طلا به یک یورو نیاز داشت. امروز این نسبت به €1=0. 02 گرم کاهش یافته است، به این معنی که طی 21 سال گذشته، یورو 85 درصد از ارزش خود را در مقابل طلا از دست داده است. به عبارت دیگر، یک دلال طلا می توانست 13 صد گرم را با یک یورو بخرد. اما الان با همین یورو فقط 2 صد گرم میشه خرید. قدرت خرید یورو در برابر طلا به میزان قابل توجهی کاهش یافته است.
برای بررسی، زمانی که ارزش دلار نسبت به سایر ارزها افزایش می یابد، قیمت طلا به طور معمول کاهش می یابد، زیرا طلا در سایر ارزها گران می شود. برعکس، زمانی که دلار کاهش مییابد، ارزش طلا افزایش مییابد زیرا در آن ارزها ارزانتر میشود. اینکه چقدر طلا در هر ارز ارزش دارد نه تنها به ارزش طلای اندازه گیری شده با آن ارز، بلکه به ارزش آن ارز در مقابل دلار آمریکا بستگی دارد، زیرا طلا همیشه به دلار آمریکا قیمت گذاری می شود. برای تعیین اینکه طلا در مقایسه با ارز مورد نظر چگونه بوده است، باید بدانید که برای خرید یک گرم یا کسری از گرم چند واحد ارز لازم است. ترسیم این نسبت در طول زمان نشان می دهد که ارز در برابر طلا چگونه عمل کرده است.
نقش تورم
تورم نرخی است که در آن قیمت ها در سبدی از کالاها یا خدمات (که شاخص قیمت مصرف کننده یا CPI نامیده می شود) افزایش یا کاهش می یابد. وقتی یک ارز کاهش می یابد، توانایی آن واحد پول برای خرید کالاها و خدمات ضعیف می شود، یعنی برای خرید همان سبد کالایی که قبل از تضعیف آن بود، واحدهای ارز بیشتری لازم است. هر چه یک ارز بیشتر سقوط کند، کمتر می توانید با آن خرید کنید زیرا قدرت خرید آن کاهش می یابد. ما این را کاهش ارزش / کاهش قدرت خرید می نامیم.
داگ کیسی، بنیانگذار کیسی ریسرچ معتقد است که ما اغلب وقتی به تورم فکر می کنیم، گاری را جلوتر از اسب قرار می دهیم. این سرمایه گذار، نویسنده و سخنران مشهور بیان می کند،
«تورم» زمانی اتفاق میافتد که ایجاد ارز از ایجاد ثروت واقعی پیشی میگیرد که میتواند برای آن پیشنهاد دهد... این ناشی از افزایش قیمت نیست. بلکه باعث افزایش قیمت می شود.
تورم توسط قصاب، نانوا یا خودروساز ایجاد نمی شود، اگرچه معمولا آنها را مقصر می دانند. برعکس، با تولید ثروت واقعی، با اثرات تورم مبارزه می کنند. تورم تنها کار دولت است، زیرا دولت به تنهایی تولید ارز را کنترل می کند.
در واقع، دولتها در اقتصادهای فیات میتوانند به معنای واقعی کلمه پول کاغذی را «از هوا» چاپ کنند، کاری که انجام آن با یک ارز با پشتوانه طلا غیرممکن است.(اغلب گفته می شود، "فدرال رزرو نمی تواند طلا چاپ کند" (یا نقره)". وقتی طلا بالا یا پایین می رود، ذاتا ارزش خود را از دست نمی دهد، آنچه تغییر کرده است ارزش پول کاغذی، دلار فیات است. برای مقاومت در برابر تورم، به عنوان مثال، افزایش قیمتها که با کاهش قدرت خرید، پسانداز شما را از بین میبرد، طلا بخرید، به آن محافظ در برابر تورم میگویند.
جالب است که به قدرت خرید طلا در مقابل ارز یک کشور نگاه کنید. Voima Gold قدرت خرید طلا در مقابل یورو را برای ذخیره ارزش در فنلاند ، آلمان و ایتالیا ، کشورهایی که به عنوان نماینده قیمت مصرف کننده در منطقه یورو دیده می شوند ، بررسی کرد. با فرض نرخ بهره فعلی 0 ٪ و کم کردن 1 ٪ در سال برای تورم ، به این معنی است که یورو حدود 1 ٪ از قدرت خرید خود را در سال در آن کشورها از دست می دهد.
از طرف دیگر طلا طی 12 ماه گذشته 39 ٪ افزایش یافته است. کم کردن تورم 1 ٪ قدرت خرید 38 ٪ را افزایش می دهد. حتی سالها حسابداری که قیمت طلا به همان اندازه افزایش نمی یابد ، یا حتی سقوط نمی کند ، نمودار زیر قدرت خرید فوق العاده طلا را نشان می دهد. ایالت های طلای Voima ،
اول و مهمتر از همه ، می بینید که قدرت خرید گلد از سال 1999 در منطقه یورو افزایش یافته است. این بدان معنی است که قیمت طلا از قیمت مصرف کننده پیشی گرفته است. از شماره شاخص می بینید که قدرت خرید طلا ، به طور متوسط ، طی 20 سال 350 ٪ (450 - 100) حیرت انگیز افزایش یافته است. قیمت طلا می تواند در بعضی مواقع بی ثبات باشد ، اما در مدت زمان طولانی تر ، این قدرت خرید خود را حفظ می کند ، با این مزیت که هیچ ریسک طرف مقابل را ندارد ، بنابراین در برابر هر بحران مقاومت می کند.
می توان همان محاسبه (نرخ بهره یک کشور را منهای تورم) با ارزهای مختلف انجام داد تا ببیند چگونه تورم با گذشت زمان قدرت خرید را از بین می برد.
به عنوان مثال با استفاده از این ماشین حساب تورم مفید ، می یابیم
- با متوسط نرخ تورم سالانه 1. 89 ٪ ، قدرت خرید 100 پوند در سال 1999 برابر است با 150. 85 پوند امروز.
- قدرت خرید 100 یوان چینی در سال 1994 برابر با 231. 07 پوند در سال 2020 است. میانگین نرخ تورم سالانه بین این دوره ها 3. 27 ٪ بود.
- با متوسط نرخ تورم سالانه 4. 92 ٪ ، قدرت خرید 100 رند آفریقای جنوبی در سال 1999 برابر است با R287. 96 امروز.
طلا و قدرت خرید
100 یورو 1999 (یورو) در خرید قدرت در حدود 142. 45 یورو در سال 2020 معادل است که اختلاف 42. 45 یورو در طی 21 سال است. این مسئله را برگردانید و این بدان معنی است که امروز 142. 45 یورو برای خرید همان سبد کالایی که 100 یورو برای خرید در سال 1999 طول کشید. در نظر بگیرید ...
وی گفت: "در طی 20 سال ، قیمت طلا به یورو 555 ٪ افزایش یافته است. از منظر تاریخی یورو یک ارز جوان است ، اما در حال حاضر 85 ٪ از ارزش خود را در برابر طلا از دست داده است. این نشانگر بی ثباتی پول فیات است. "
سرمایه گذاران با اشتها با ریسک کمتری اغلب پول نقد اضافی خود را به اوراق قرضه منتقل می کنند و در بازده هایی که دریافت می کنند ، بانکداری می کنند. با این حال ، در مقایسه با طلا ، اوراق قرضه طی دو دهه گذشته بسیار ضعیف عمل کرده اند. در نمودار زیر ، به طلای 510 ٪ در مقابل بازده در خزانه های 2- ، 10- و 30 ساله با از دست دادن 95 ٪ ، 88 ٪ و 78 ٪ مراجعه کنید.
دلایل صعودی بودن
بدهی ملی ایالات متحده در ماه نوامبر از 23 تریلیون دلار فراتر رفت. با وام کنگره رانده شده ، در مقایسه با مدت مشابه سال 2018 ، در برابر تولید ناخالص داخلی اسمی فقط 3. 7 ٪ ، 5. 6 ٪ تا Q3 2019 افزایش یافته است. به عبارت دیگر ، بدهی رشد اقتصادی بسیار زیاد بود.
بدهی اضافی ترمز تقاضای کل است. در نظر بگیرید: طی 13 سال گذشته ، بدهی جهانی 128 تریلیون دلار افزایش یافته است ، اما تولید ناخالص داخلی فقط 27 تریلیون دلار افزایش یافته است. یعنیکشورها پنج برابر بیشتر از اقتصاد تولید شده خود وام گرفته اند.
پیش بینی می شود کسری بودجه ایالات متحده در سال جاری به نزدیک 4 تریلیون دلار برسد ، پس از آنکه کنگره حدود 2. 5 تریلیون دلار در اقتصاد پمپ کرد تا خونریزی از قفل های کرونوویروس را مهار کند.
پیش بینی شده 3. 6 تریلیون دلار کمبود هزینه 17. 7 ٪ از تولید ناخالص داخلی ، تقریباً دو برابر رکود بزرگ 2007-09 ، هنگامی که کسری هرگز به 10 ٪ تولید ناخالص داخلی نرسید. اما حدس بزنید چه؟دولت پول ندارد ؛این شکاف باید از طریق وام گرفتن یا چاپ پول بریزد. بدون شک بخش اعظم آن تأمین مالی خواهد شد و بدهی ملی را به رکورد جدید بالا می برد. طبق گفته Usdebtclock. org ، قبلاً به 24. 3 تریلیون دلار رسیده است.
خوب قبل از اختلال در زنجیره تأمین و تخریب تقاضای صنعتی به دلیل COVID-19 ، تولید ایالات متحده در حال کند شدن بود. PMI تولید IHS Markit در ماه ژانویه به سه ماه پایین سقوط کرد-از 52. 4 در ماه دسامبر به 51. 7 ؛هر خواندن زیر 50 نشان دهنده شرایط نامناسب اقتصادی است.
ما گفتیم که فراتر از سه سال گذشته ، کاهش نرخ بهره بیشتر خواهد بود تا با تهدید فراگیر کرونوویروس که در ماه فوریه بیشتر محدود به چین بود ، مقابله کنیم.
در ماه مارس ، بانک مرکزی موظف شد ، ابتدا نرخ صندوق های فدرال را با نیم درصد کاهش داد ، سپس آن را با یک درصد کامل درصدی کاهش داد و معیار فدرال رزرو را برای وام کوتاه مدت به نزدیک به 0 ٪ کاهش داد.
ما همچنین به گسترش بین بازده خزانه 2 تا 10 ساله اشاره کردیم که در ماه فوریه از ماه نوامبر مسطح ترین بود. وارونگی منحنی عملکرد ، هنگامی که بازده کوتاه مدت بالاتر از بازده بلند مدت است ، یک شاخص رکود قابل پیش بینی است. دوبارهبحران Covid تهدید می کند که اقتصاد جهانی را از زمان جنگ جهانی دوم به شدیدترین و بدترین رکود اقتصادی می چرخاند.
در 9 مارس ، کل منحنی عملکرد ایالات متحده برای اولین بار کمتر از 1 ٪ کاهش یافت. هنگامی که نرخ بهره واقعی (نرخ بهره منهای تورم) "منفی بروید" (یعنی زیر 0 ٪) سرمایه گذاران معمولاً به طلا می روند.
فدرال رزرو ضمن کاهش نرخ بهره ، تعدادی از اقدامات محرک را با هدف نگه داشتن اعتبار از طریق سیستم مالی معرفی کرد. دور جدیدی از کاهش کمی ، 700 میلیارد دلار خرید دارایی ، به "نامحدود" تغییر یافت. فدرال رزرو همچنین یک برنامه اعتباری 300 میلیارد دلاری برای مشاغل و مصرف کنندگان اعلام کرد. پس از آن یک برنامه وام 2. 3 تریلیون دلاری اعلام شد که در تاریخ 6 آوریل اعلام شد ، به موجب آن فدرال رزرو می تواند تا 600 میلیارد دلار وام خریداری کند ، اوراق قرضه شرکت های کاهش یافته را خریداری کند و 500 میلیارد دلار اوراق قرضه را از دولت های ایالتی و شهرداری خریداری کند.
روندهایی که ما قبل از کرونوویروس بر روی طلا تأثیر گذاشتیم ، هنوز در حال بازی هستند ، اما بدتر شدن سقوط اقتصادی به معنای بزرگ شدن اثرات آنها بوده است و در نتیجه حتی قیمت طلا نیز بیشتر است. ما در مورد نرخ بهره پایین ، کاهش کمی ، بدهی ، تولید ناخالص داخلی ، کاهش هزینه های تولید و خرده فروشی صحبت می کنیم.
اول ، پیش بینی می شود که تولید ناخالص داخلی جهانی امسال 3 ٪ اسلاید کند ، سه برابر کند شدن فعالیت های اقتصادی در زمان رکود اقتصادی بزرگ.
انتظار می رود که بسته شدن اجباری مشاغل در سراسر ایالات متحده و افزایش ناگهانی بیکاری ، 30 ٪ تولید ناخالص داخلی ایالات متحده را با نرخ سالانه در سه ماهه دوم و 5 ٪ در سال 2020 منعقد کند.
در مقاله قبلی ما رابطه نزدیک بین نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی و طلا را نشان دادیم:
از آنجا که این بحران همچنان مانع از افتتاح مشاغل می شود و مردم از بیرون آمدن از خانه های خود و هزینه مجدد در اقتصاد ، تولید ناخالص داخلی به رکود یا سقوط ادامه می دهند.
به گفته ردیاب تولید ناخالص داخلی اقتصاد بلومبرگ ، ما در ماه مارس در حال رکود بودیم.
این اولین بخش از نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی است-سقوط تولید ناخالص داخلی. بخش دوم افزایش بدهی است.
تخمین زده می شود که دور جدید تسهیل کمی برای مقابله با بحران کووید می تواند ترازنامه بانک مرکزی را از 4. 7 تریلیون دلار به 9 تا 10 تریلیون دلار افزایش دهد.
با ادامه اقدامات محرک طولانیتر، از جمله گسترش خزنده ترازنامه فدرال رزرو و نرخهای بهره واقعی منفی (نرخهای بهره منهای تورم) که همیشه برای طلا صعودی هستند، دلیلی برای شک در ادامه صعود طلا نمیبینیم.
در ستون اخیر، فرانک هلمز، مدیرعامل US Global Investors، از یک استراتژیست کالای بلومبرگ نام می برد که مشاهده می کند که به نظر می رسد قیمت طلا به دنبال بازگشت به میانگین بلندمدت خود نسبت به شاخص S&P 500 است. این نشان میدهد که میتوانیم رکورد جدیدی را ببینیم که عمدتاً ناشی از چاپ بیش از حد پول است.(در حال حاضر برابر با 2800 دلار طلا - ریک)
مک گلون توضیح میدهد: «از نظر ما، محرکهای پولی بیسابقه جهانی، کاتالیزور مناسبی برای قیمت هر اونس طلا برای بازگشت به میانگین بلندمدت خود در برابر شاخص S&P 500 است.
در ستون دیگری، جان هاتاوی، مدیر ارشد پورتفولیوی اسپرت، در مورد اینکه آیا سرمایه گذاران به سهام و اوراق قرضه زمانی که بازار به حالت عادی بازگردد یا خیر، برمی گردند یا خیر، حدس می زند. او نتیجه می گیرد که بعید است که سهام شاهد جهش باشند و بازده اوراق قرضه (کم) همچنان تحت تأثیر تورم قرار می گیرد. این امر باعث میشود که قیمت طلا در حال حاضر کمتر از 1900 دلار در اونس در سال 2011 باشد.~5. 5 تریلیون دلار):
علیرغم افزایش قیمت طلا در دو سال گذشته، اما سرمایه گذاران به تدریج از ماهیگیری مکرر از کف بازار سهام و امید به بازگشت به وضعیت عادی بازار مالی چشم پوشی می کنند، روند صعودی بسیار بیشتری در راه است. پس از یک سقوط کوتاه نمیتوان یک بازگشت کامل به رضایت قبلی انجام داد. این تغییر خلق و خوی به احتمال زیاد پس از دوره های طاقت فرسا بازده ناامیدکننده از استراتژی های سرمایه گذاری موفق قبلی فراگیر خواهد شد.
با نگاه به آینده، اوراق قرضه ممکن است دیگر نتوانند نقش پناهگاه امنی را که به طور سنتی برای متعادل کردن ریسک سهام داشتند، ایفا کنند. خلاء را می توان تا حدی با افزایش قرار گرفتن در معرض طلا برای همه طبقات سرمایه گذاران پر کرد. تزریق نقدینگی اعتباری دولتی احتمالاً قابل توجه و دائمی باقی خواهد ماند. بازار اوراق قرضه اجتماعی شده است. داشتن اوراق قرضه خزانه داری با هر مدت زمانی می تواند شبیه به اسناد خزانه پارکینگ باشد، با افزایش اندک و خطر قابل توجهی برای کاهش ارزش از طریق تورم. طلا پادزهر معضل سرمایه گذاران با درآمد ثابت است.
طلا همچنین پاسخ منطقی به ترس است.
تشدید تنشهای جهانی مانند حملات تروریستی، درگیریهای مرزی، کودتا، اعتراضات و بیماریهای همهگیر، سرمایهگذاران را میترساند تا سرمایههای خود را به سمت فلزات گرانبها منتقل کنند.
امروزه تنها افراد و مؤسساتی که طلای فیزیکی دارند، بانکهای مرکزی و کسانی هستند که به سیستم پولی بیاعتماد هستند - افرادی که طلا را پوششی در برابر تورم میدانند و میخواهند آن را به عنوان بیمه در برابر برخی بلایا (مانند فروپاشی سیستم بانکی، جنگ) در اختیار بگیرند. زمانی که دسترسی به پول نقد دشوار یا غیرممکن است و ارزش ارزهای کاغذی به شدت کاهش می یابد.
اکثر مردم چنین رویدادی را بسیار بعید میدانند، آنها ایده مالکیت طلا یا بازگشت به «آثار وحشیانه» را نادیده میگیرند، همانطور که جان مینارد کینز اقتصاددان در کتاب خود در سال 1924 به استاندارد طلا اشاره کرد و پیشنهاد کرد که طلا از مفید بودن آن گذشته است.
در واقع، نمونههای زیادی در تاریخ وجود دارد که چگونه طلا به نجات ایالتهای در آستانه فروپاشی آمد، و تعدادی سناریو رک و پوست کنده وحشتناک که میتواند معنا و ارزش پول امروز را با ضربان قلب از بین ببرد.
رولت روسی
خواندن کتاب جدید توبی اورد «پرتگاه» برای هر کسی که علاقه گذرا به دیدگاههای آخرالزمانی یا آیندههای دیستوپیایی دارد که در آن طلا بهعنوان ارز میتواند نقشی محوری، حتی زندگی و مرگ داشته باشد، الزامی است.
اورد، فیلسوف اخلاقی، استدلال میکند که بشریت در پیشبینی فجایع بالقوه، چه آنهایی که میتوانند ناگهان به نسل بشر پایان دهند (مانند برخورد دنبالهدار)، و چه رویدادهایی که منجر به فروپاشی تمدن میشوند، و یک وجود ماقبل تاریخ، مانندجنگ هسته ای یا یک بیماری همه گیر فوق عفونی.
یکی از معدود دانشگاهیان که در ارزیابی خطرات وجودی کار می کند، معتقد است که تمام خطرات طبیعی، از جمله کروناویروس ها، به اندازه خطرات انسان ساخته جنگ هسته ای یا گرم شدن کره زمین نیستند.
اکنون دوره ای است که اگر تصمیمات درست گرفته شود، در درجه اول در مورد کند شدن تغییرات آب و هوایی و جلوگیری از جنگ هسته ای، بشریت شکوفا خواهد شد. او در کتاب خود که اخیرا توسط گاردین بررسی شده است، می نویسد: «من خطر وجودی این قرن را حدود یک در شش می دانم.
اگر اشتباه کنیم، او معتقد است که می توانیم راه دودو و دایناسورها را طی کنیم و برای همیشه از سیاره خارج شویم.
به عبارت دیگر، قرن بیست و یکم در واقع یک بازی غول پیکر رولت روسی است.
اگر تهدیداتی را نادیده بگیریم که پیشرفتهایی در زمینههایی مانند بیوتکنولوژی و هوش مصنوعی نشان میدهد، خطر یک در سه است. آسیبپذیریهای دیگر، همانطور که در مورد کووید-۱۹ دیدهایم، شامل زنجیرههای تأمین «به موقع» با کالاهای محدود و وابستگی بیش از حد به اینترنت و ماهوارهها است.
اکنون انبوهی از شواهد وجود دارد که ثابت می کند دولت چین اقدامات مخربی را برای پنهان کردن شیوع ویروس کرونا در ووهان انجام داده است. این اقدامات شامل تخریب نمونههای ویروس، سرکوب اطلاعات، و به تعویق انداختن قرنطینه یک شهر 11 میلیونی بود که به ویروس اجازه میداد در سراسر چین و سراسر جهان از طریق سفرهای هوایی در طول جشنواره بهار چین، بزرگترین مهاجرت سالانه مسافران تعطیلات روی زمین، گسترش یابد.
در فوریه، زمانی که بازارهای سهام نسبت به شیوع ویروس کرونا در آسیا، از چین گرفته تا ژاپن، کره جنوبی و ایران واکنش نشان دادند، دونالد ترامپ آن را زمانی برای کمربندی در برابر یک بیماری همه گیر احتمالی ندانست، بلکه زمانی برای قمار و دست زدن به آن تلقی کرد. تاس.
وقتی کیتهای آزمایشی از مراکز کنترل بیماری شکست خورد، به دلیل معیوبهای معیوب، کاخ سفید میتوانست اصرار کند که مراکز کنترل بیماری از آزمایش عملکردی استفاده کنند که سازمان بهداشت جهانی برای انجام آزمایشهای گسترده به ایالات متحده پیشنهاد کرده بود - اقدامی که در این زمینه بسیار خوب عمل کرد. چین و کره جنوبی در کاهش شیوع ویروس. آنها پیشنهاد رایگان را نپذیرفتند.
دولت قول داد میلیون ها کیت تست در دسترس باشد، که معلوم شد دروغ است. تا اینکه در 31 مارس یک آزمایش جدید از آزمایشگاه Abbott اعلام شد که در نهایت هزاران آزمایش مورد نیاز در روز را فعال کرد.
ویلیام هانیج، اپیدمیولوژیست دانشگاه هاروارد، نوشت: «هنگامی که ویروس کرونا وارد شد، انگشت شست خود را چرخاندیم.
از همه بدتر ، رئیس جمهور درخواست های ایالت ها را برای منابع بیشتر برای مبارزه با ویروس ، از جمله به شدت در نیویورک ، پایین آورد. تا زمانی که ترامپ یک بسته محرک اقتصادی 2 تریلیون دلاری را امضا نکرد ، و (به طور موقت) متقاعد شد که اقدامات دور از ذهن اجتماعی را تمدید کند ، آیا او قادر به دیدن مزایای یک رویکرد تهاجمی برای بدتر شدن همه گیر ، یعنی یک فرصت سیاسی شگفت انگیز برای خودش بودبرای انتخاب مجدد
با این حال ، خودشیفتگی نادرست ترامپ و کنترل انگیزه فقط تا حدودی مقصر پاسخ ناشایست واشنگتن به Coronavirus است. همانطور که Ord می نویسد ، "حتی وقتی کارشناسان احتمال قابل توجهی را برای یک رویداد بی سابقه [مانند یک پاتوژن مهندسی شده] تخمین می زنند ، ما تا زمانی که آن را نبینیم ، با اعتقاد به آن مشکل زیادی داریم."
شک و تردید جای خود را به بی تفاوتی ، عدم تمایل به برنامه ریزی و عدم تأمین بودجه می بخشد. دولت های نگهبان ،
با این حال ، مانند بسیاری از جنبه های تهدید وجودی ، ایده پاتوژن مهندسی شده بیش از حد علمی تخیلی ، خیلی دور از ذهن ، به نظر می رسد که توجه ما را برای مدت طولانی جلب کند. نهاد بین المللی متهم به پلیس سازی بیوآپون ها ، کنوانسیون سلاح های بیولوژیکی است. بودجه سالانه آن فقط 1. 4 میلیون یورو (1. 2 میلیون پوند) است. همانطور که Ord با توجه به این امر اشاره می کند ، این مبلغ کمتر از گردش مالی رستوران متوسط مک دونالد است.
اگر این غذا برای فکر باشد ، Ord مقایسه معده دیگری دارد که بلع آن حتی سخت تر است. در حالی که او مطمئن نیست که جهان چقدر در اندازه گیری خطر وجودی سرمایه گذاری می کند ، اما او با اطمینان دارد ، او می نویسد که ما "هر سال بیشتر برای بستنی هزینه می کنیم تا اینکه اطمینان حاصل کنیم که فناوری هایی که ما توسعه می دهیم ما را نابود نمی کند".
نتیجه
با بازگشت به موضوع مورد نظر ، طلا و ارزش آن در ارزهای دیگر ، توجه می کنیم که طلا در حال شکستن اوج های تمام وقت (از 1900 دلار در هر اونس) است و قبلاً تقریباً در هر ارز دیگری انجام داده است.
ما نشان داده ایم که با گذشت زمان ، طلا یک فروشگاه ارزش است زیرا مشمول فشارهای تورمی نیست که ارزهای فیات هستند. از سال 1913 ، دلار آمریکا 96 ٪ از ارزش خود را از دست داده است. در طی 20 سال گذشته ، تورم در ایالات متحده بد نبوده است ، اما هنوز 57 ٪ از قدرت خرید دلار را از بین برده است. این بدان معناست که حتی اگر سهام بسیار خوب عمل کرده است ، داشتن پول شما به دلار گره خورده است به این معنی که برای خرید همان سبد کالاهای مشابه 20 سال پیش ، بیش از 50 ٪ دلار بیشتر طول می کشد. هیچ کس این موضوع را هنگام لاف زدن در مورد ROI خود از سود بازار سهام ذکر نمی کند.
اوراق قرضه در مقایسه با طلا یک سرمایه گذاری بسیار بدتر است و بازده معیار 2 سال ، 10 ساله و 30 ساله اوراق خزانه داری ایالات متحده در مدت مشابه بین 78 تا 95 ٪ در حال غرق شدن است. یک سرمایه گذار که در سال 1999 طلا خریداری کرده و هنوز هم آن را نگه می دارد ، می تواند 510 ٪ سود را درک کند.
Coronavirus با قیمت طلا آتش سوزی را روشن کرده است ، که 1700 دلار در هر اونس به آتش کشیده و برای قسمت بهتر یک هفته در آنجا ماند.
تمام عوامل صعودی برای طلا در حال وجود است: یک رویداد "قو سیاه" که ترس و عدم اطمینان زیادی را ایجاد کرده است ، سهام جهانی را منفجر می کند و معامله گران/ سرمایه گذاران را می فرستد که مانند دلار آمریکا ، خزانه های ایالات متحده و فلزات گرانبها به امنیت پناهگاه ها می پردازند. تقاضا برای خزانه داری باعث افزایش قیمت آنها شده و باعث می شود بازده آنها به پایین ترین سطح جدید سقوط کند. بازده واقعی منفی (بازده منهای تورم) برای طلا صعودی است ، و ما انتظار داریم که بازده برای مدتی منفی باقی بماند ، زیرا بانک های مرکزی مجبور می شوند نرخ بهره را پایین نگه دارند تا وام را تشویق کنند.
و پس از آن بدهی وجود دارد. ما توانسته ایم یک خط بسیار مستقیم بین نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی و قیمت طلا ترسیم کنیم. طلا به طور متناسب با بدهی افزایش می یابد. تا زمانی که دولت ها در حال کرونوویروس باشند ، ما کاملاً انتظار داریم که شمع های بدهی ملی رشد کنند. در حقیقت ، فشار سیاسی به دولت ها برای کمک به آسیب پذیرترین جامعه ، از ترس نه تنها از دست دادن قدرت ، بلکه در برخی از کشورها ، ناآرامی های شدید اجتماعی ، موظف است که محرک های تحریک کننده را حفظ کند.
وی گفت: "هزینه های مصرف کننده ، که شامل 67 ٪ از کل تولید ناخالص داخلی است ، در سه ماهه 7. 6 ٪ کاهش یافته است زیرا همه فروشگاه های غیر ضروری بسته شده اند و سنگ بنای اقتصاد ایالات متحده تقریباً کاملاً خارج از کمیسیون گرفته شده است ... تعداد کالاها و خدمات تولید شده در ایالات متحده آمریکا. نشان می دهد که حتی اگر سه ماهه اول تنها دو هفته خاموش شدن داشته باشد ، تأثیر آن تلفظ شد و صحنه را برای یک تصویر سه ماهه دوم تعیین کرد ، در دوره پس از جنگ جهانی دوم بدترین خواهد بود.
وی گفت: "نتیجه اصلی این است که این یک فاجعه اقتصادی در طی دو هفته پس از اجرای قفل ها بود. سه ماهه دوم به مراتب بدتر خواهد شد. "پل اشورث ، اقتصاددان ارشد ایالات متحده در اقتصاد سرمایه
در نظر بگیرید که ترازنامه 10 تریلیون دلاری و شمارش ، نسبت به بدهی به تولید ناخالص داخلی چه کاری انجام می دهد.
با وجود نوسانات گسترده بازار ، ما در AttofTheHerd. com معتقدیم اکنون یک زمان باورنکردنی خوب برای سرمایه گذاری در فلزات گرانبها ، در همه ارزها است.