تجزیه و تحلیل SWOT ابزاری شناخته شده برای شناسایی یک سازمان ، بخش ، محصول یا نقاط قوت ، ضعف ، فرصت ها و تهدیدها است. با این حال ، با وجود استفاده گسترده این ابزار ، اغلب به صورت ناکارآمد انجام می شود ، و تجزیه و تحلیل را کمتر از روشنگری و بدون مسیر مشخص برای عمل انجام می دهد. بخشی از مشکل در تمرکز بر عوامل داخلی - نقاط قوت و ضعف - اول است. اما با چرخاندن آن روی سر خود ، می توانید تجزیه و تحلیل بهتری انجام دهید که می تواند منجر به توصیه های استراتژیک عملی تر شود. اول ، موجودی از شرایط زیست محیطی مربوطه - تهدیدها و فرصت ها را جمع کنید. بعد ، نقاط قوت و ضعف داخلی را کشف کنید. سرانجام ، توصیه هایی را با استفاده از این جمله ساده ایجاد کنید: "با توجه به شرط [عامل خارجی] ، توانایی ما در [عامل داخلی] منجر به توصیه ما می شود که ما [توصیه] را انجام می دهیم."با نگاهی به شرایط خارجی اول و ویژگی های داخلی داخلی دوم ، شما مجموعه ای بهتر از ایده های شفاف و پشتیبانی شده برای پیشروی ایجاد خواهید کرد.
ابزارهای کمی در مدیریت ، بازاریابی و سایر کارکردهای کلیدی تجارت نسبت به تجزیه و تحلیل SWOT وجود دارد: این شامل لیست نقاط قوت ، ضعف ، فرصت ها و تهدیدهای شرکت شما ، بخش ، حوزه عملکردی یا سایر جنبه های سازمان ، محصولات شما است.، یا خدماتنتایج حاصل از تجزیه و تحلیل SWOT می تواند (و تقریباً همیشه) به سادگی به عنوان یک شبکه 2 x 2 ارائه شود ، با یک بعد نمایانگر عوامل داخلی در مقابل خارجی است ، و دیگری که مثبت در مقابل ارزش منفی را نشان می دهد.
مشکل این است که ، همانطور که به طور معمول انجام می شود ، SWOT به هیچ وجه تجزیه و تحلیل یا تشخیص نیست. این به سادگی لیست و طبقه بندی عوامل موقعیتی داخلی و خارجی مربوط به موضوعی است که شما ارزیابی می کنید ، که معمولاً در یک جلسه طوفان مغزی گروهی تولید می شود. سند حاصل به طور معمول کمتر از روشنگری است و مسیری روشنی برای عمل ارائه نمی دهد. این یک ابزار سازمانی زیبا است. این ممکن است بخشی از جذابیت آن - علاوه بر مخفف جذاب آن - و دلیل اصلی محبوبیت آن باشد.
چند دلیل وجود دارد که SWOT ، در شکل فعلی خود ، از نتایج دلخواه کم می شود. اول ، طرح سنتی شبکه 2 x 2 برای تجزیه و تحلیل ، که کاربران را ترغیب می کند تا تمام اطلاعات را در یک اسلاید یا کاغذ پاورپوینت واحد ارائه دهند ، اغلب منجر به توصیفات بسیار کوتاه ، اغلب یک یا دو کلمه می شود. این تمایل به کوتاه بودن نیز اغلب منجر به میانبرها در تفکر می شود. به عنوان مثال ، در تجربه ما به عنوان مشاور و معلمان ، متوجه شدیم که یک ویژگی مهم مانند "قیمت" ممکن است بدون هیچ توضیحی بیشتر به عنوان یک قدرت ، ضعف ، فرصت و تهدید ذکر شود. SWOT هیچ تجزیه و تحلیل یا بینشی در مورد اینکه آیا قیمت بیش از حد زیاد است ، اگر رقبا بتوانند آن را کمرنگ کنند ، در صورتی که یک شرکت بتواند ارتقاء یا هر عامل دیگری را که مربوط به قیمت گذاری است ، انجام دهد ، ارائه نمی دهد.
دوم ، تجزیه و تحلیل SWOT تفسیر شگفت آور دشوار است ، در درجه اول به دلیل عدم وجود سلسله مراتب. هر چهار ربع شبکه به طور مساوی تأکید می شود. این صرفاً عکس فوری از وضعیت فعلی است - یا بدتر از آن ، عکس فوری از آنچه در حال حاضر در ذهن شرکت کنندگان در جلسه طوفان مغزی است.
سوم، غریزه طبیعی ما این است که به سراغ راه حل ها برویم، به خصوص وقتی نوبت به فهرست کردن فرصت ها می رسد. در بسیاری از مواردی که دیدهایم، کاربران SWOT به اشتباه تفسیر میکنند که «فرصتها» چیست، با این فرض که آنها توصیههایی درباره «آنچه میتوان انجام داد» است. به عنوان مثال، یک بار لیست ارائه دهندگان خدمات تور دوچرخه را دیدیم که «یک برنامه تلفن همراه با یک نقشه زنده ایجاد کنید» به عنوان یک فرصت. اما این یک فرصت به معنای SWOT کلمه نیست. بلکه صرفاً یک توصیه است که به طور کامل پردازش نشده است. در عوض، یک فرصت ممکن است رشد در پذیرش فناوری صدا باشد. دیگری: توسعه برنامه های تلفن آسان تر می شود، اما رقبا از آنها استفاده نمی کنند.
با وجود این مشکلات، اگر روش استفاده از آن را تغییر دهید، SWOT همچنان میتواند ابزار مفیدی برای بینش یا برنامهریزی باشد. منظور ما چگونه است؟با چرخاندن فرآیند SWOT روی سر خود.
با استفاده از تجربه مربیگری برندهای پیشرو و هزاران دانش آموز، و همچنین بر اساس تحقیقات دیگران، دریافتیم که رویکرد سنتی شناسایی عوامل داخلی ابتدا (نقاط قوت و ضعف) و سپس حرکت به سمت عوامل خارجی (فرصت ها و تهدیدها) است. فقط موثر نیستبرای بهبود جمع آوری موجودی، باید از عوامل خارجی شروع کنید، سپس توجه خود را به عوامل داخلی شرکت معطوف کنید.
دلایل مختلفی وجود دارد که توصیه می کنیم این رویکرد را انجام دهید. اول، این شرایط محیطی نه تنها برای شرکت شما بلکه برای همه رقبا وجود دارد. در واقع عوامل بیرونی عرصه ای را ایجاد می کنند که رقابت در آن صورت می گیرد. مدیران باید استراتژی های خود را تنظیم کنند تا آن را منعکس کنند، حتی با تغییر این محیط. از آنجایی که هیچ کسب و کاری در خلاء فعالیت نمی کند، این زمینه اطراف آن است که به تعیین میزان مرتبط بودن هر ویژگی داخلی کمک می کند. در همین حال، تمرکز بر عوامل خارجی در ابتدا می تواند شما را به تفکر گسترده تر در مورد عوامل داخلی وادار کند و خطر نزدیک بینی را کاهش دهد. به عبارت دیگر، اتخاذ این رویکرد می تواند شما را به کشف عوامل درونی سوق دهد که ممکن است در غیر این صورت در نظر نگرفته باشید.
سپس، پس از تکمیل موجودی خود، در واقع می توانید از عوامل برای انجام یک تحلیل واقعی استفاده کنید که می تواند به توصیه های استراتژیک برای برنامه ریزی منجر شود. به طور خاص، در اینجا نحوه ادامه کار را توصیه می کنیم.
ابتدا فهرستی از شرایط محیطی مرتبط - تهدیدها و فرصت ها - جمع آوری کنید. در این مرحله، نگران مثبت یا منفی بودن این موارد نباشید. به یاد داشته باشید، ما نمی خواهیم از میانبر استفاده کنیم. ابزارهای موجود برای سازماندهی یک اسکن محیطی مانند PEST، PESTEL، و STEEP طراحی شده اند، اما به این ابزارها محدود نباشید. اگر ابزارهای ترجیحی دیگری برای کمک به سازماندهی عوامل خارجی دارید، می توانید از آنها استفاده کنید.
در مرحله بعد، نقاط قوت و ضعف داخلی را بررسی کنید. در اینجا نیز، مثبت یا منفی بودن آنها را نادیده بگیرید. اولین کار شما این است که ویژگی ها را موجودی کنید. مثبت یا منفی بودن نسبی یک عامل موجود در موجودی ممکن است دوباره تابعی از محیط خارجی باشد. در این مرحله اولیه تجزیه و تحلیل، مهمتر است که عوامل درج شوند تا اینکه چگونه آنها فراتر از بیرونی یا داخلی بودن طبقه بندی شوند. به توصیفهای یک یا دو کلمهای مانند «قیمت» یا «تکنولوژی» بسنده نکنید. به صراحت موقعیت را با عبارت یا جمله ای مفصل بیان کنید.
با یک جمله ساده توصیه هایی ایجاد کنید. با در دست داشتن موجودی های خارجی و داخلی، ایجاد توصیه ها اکنون بسیار آسان تر است. به سادگی رابطه هر عامل خارجی را با هر عامل داخلی در نظر بگیرید. برای کمک، ممکن است بخواهید این جمله را کامل کنید:
با توجه به شرایط [عامل خارجی]، توانایی ما در [عامل داخلی] منجر به توصیه ما به [توصیه] می شود.
ممکن است متوجه شوید که برخی از عوامل خارجی به آسانی در مورد برخی از عوامل داخلی اعمال نمی شوند، به این معنی که ممکن است به یک توصیه منجر نشوند. با این حال، با توجه به زمان کافی یا گروهی خلاق که روی این تحلیل کار میکنند، ممکن است بر اساس ترکیبی از عوامل خارجی و عوامل داخلی، گزینههایی را ایجاد کنید که انتظار ندارید به آنها دست پیدا کنید.
بیایید مثالی بزنیم و از عامل خارجی رکود اقتصادی به عنوان نقطه شروع استفاده کنیم.
در یک تحلیل SWOT که به طور سنتی انجام میشود، میتوان ویژگی عینی داخلی «قیمت» را در هر چهار سلول گنجاند، زیرا این یک نقطه قوت (هزینه خرید محصول شرکت نسبت به رقیب کمتر است)، یک ضعف (مردم پول کمتری برای خرج کردن دارند). در مورد محصول)، یک فرصت (شرکت می تواند از عهده افزایش قیمت برآید)، و یک تهدید (رقابت می تواند به راحتی آنچه را که شرکت دریافت می کند کاهش دهد). این یک تحلیل نیست. این صرفا مجموعه ای از پیشنهادات ضعیف است.
در مدل ما، الگوی ذکر شده در بالا می تواند منجر به یک یا چند توصیه توسعه یافته باشد مانند:
با توجه به شرایط رکود فعلی ما، توانایی ما برای صرفه جویی در هزینه نسبت به رقبای خود منجر به توصیه ما برای کاهش قیمت می شود.
مدل در اینجا متوقف نمی شود. ممکن است چندین توصیه دیگر از استفاده از این الگو، تحت شرایط ذکر شده، حاصل شود. به عنوان مثال، به دنبال فرآیند تجویز شده برای تجزیه و تحلیل، سپس عامل خارجی با عامل دیگری از موجودی داخلی ترکیب می شود، و سپس عامل دیگری که احتمالاً (اما نه لزوما) منجر به یک توصیه منحصر به فرد می شود:
با توجه به شرایط رکود فعلی ما، توانایی ما برای حفظ روابط قوی در سراسر کانال توزیع به توصیه ما میشود که به شرکای کانال خود برای کمک به آنها برای مقابله با طوفان تخفیف ارائه دهیم.
یا برای ضعف درک شده:
با توجه به شرایط رکود فعلی ما، شناخت کم برند ما منجر به توصیه ما میشود که این برند را برای کاهش پشتیبانی بازاریابی، به نفع برندهای قویتر خود، هدف قرار دهیم.
با نگاه کردن به شرایط بیرونی، در ارتباط با ویژگی های داخلی، می توان مجموعه ای از توصیه های واضح و پشتیبانی شده را ایجاد کرد. و این باید هدف شما باشد: استفاده از یک ابزار تحلیلی برای کمک به شناسایی طیف وسیعی از نتایج عملی ممکن. این فرآیند ساده است و نیازمند توجه به طیفی از عوامل داخلی و خارجی است و نتایج، توصیه هایی هستند که به طور کامل توسعه یافته و پایه گذاری شده اند. دفعه بعد که از شما خواسته شد SWOT تولید کنید، این رویکرد را امتحان کنید و خودتان قدرت آن را ببینید.